گنجور

شمارهٔ ۹۳

ای ترک دلستان صنم چین من توئی
آرام و راحت دل مسکین من توئی
چشم بَدان ز نور جمال تو دور باد
کامروز نور چشم جهان‌بین من توئی
کی غم خورم من اینهمه شادی به روی تو
اکنون که شادی دل غمگین من توئی
بر باد رفت دین و دلم در هوای تو
ای جان و دل بلای دل و دین من توئی
فرهاد و رام و وامق و مجنون تو منم
عذرا و ویس و لیلی و شیرین من توئی
گر در غم تو رونق کارم بشد چه باک
چون کار و بار و رونق آئین من توئی
پروین و زهره و مه و خور را چه می‌کنم
خورشید و ماه و زهره و پروین من توئی
در باغ لاله و گل و نسرینش ننگرم
چون باغ لاله و گل و نسرین من توئی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای ترک دلستان صنم چین من توئی
آرام و راحت دل مسکین من توئی
هوش مصنوعی: ای زیبای دل‌فریب، تو مایه‌ی آرامش و راحتی دلم هستی.
چشم بَدان ز نور جمال تو دور باد
کامروز نور چشم جهان‌بین من توئی
هوش مصنوعی: چشمانم از زیبایی و جذابیت تو دور باشد. امروز تو نور چشمان من و بینای جهانم هستی.
کی غم خورم من اینهمه شادی به روی تو
اکنون که شادی دل غمگین من توئی
هوش مصنوعی: چرا باید نگران باشم وقتی تو اینقدر شاد می‌نمایی، در حالی که منبع شادی دل غمگینم خود تو هستی.
بر باد رفت دین و دلم در هوای تو
ای جان و دل بلای دل و دین من توئی
هوش مصنوعی: دین و ایمان من به خاطر عشق و شوق تو به باد رفته است، ای عشق و جان من. تو هم بلای دل من هستی و هم بلای دین من.
فرهاد و رام و وامق و مجنون تو منم
عذرا و ویس و لیلی و شیرین من توئی
هوش مصنوعی: من همانند فرهاد و رام و وامق و مجنون هستم و تو مانند عذرا و ویس و لیلی و شیرین برای من هستی.
گر در غم تو رونق کارم بشد چه باک
چون کار و بار و رونق آئین من توئی
هوش مصنوعی: اگر کار و زندگی‌ام به خاطر غم تو کساد شود، ناراحت نیستم؛ چون تو خود رونق و اساس زندگیم هستی.
پروین و زهره و مه و خور را چه می‌کنم
خورشید و ماه و زهره و پروین من توئی
هوش مصنوعی: من به درخشش ستاره‌ها و زیبایی‌های آسمان اهمیت نمی‌دهم، زیرا برای من تو، همانند خورشید و ماه، بهترین و درخشان‌ترین هستی‌ای.
در باغ لاله و گل و نسرینش ننگرم
چون باغ لاله و گل و نسرین من توئی
هوش مصنوعی: در باغی که پر از لاله، گل و نسرین است، نگاهی به آن نمی‌اندازم، چون باغی که برای من مهم است، تو هستی.