گنجور

شمارهٔ ۹

در چنین عشق مرا برگ تن آسانی نیست
کس بدین بیکسی و بی سروسامانی نیست
تا پریشانی زلف تو بدیده ست دلم
دل مانند دل من به پریشانی نیست
تا تو در راه دلم چاه زنخدان کندی
هیچ دل نیست که در چاهی و زندانی نیست
بر ستیزد دل شوریده و دیوانه من
کار زلف تو به جز سلسله جنبانی نیست
من پشیمانم از آن کز تو شکایت کردم
خود ترا زان همه آزار پشیمانی نیست
در همه شهر حدیث من و افسانه تست
این حکایت همه دانند که پنهانی نیست
یک شب وصل تو جان ارزد ارزان مفروش
که خود این جز به من سوخته ارزانی نیست
من چرا نوبت سلطانی عشق تو زنم
چون مرا بر در تو پایه دربانی نیست
گرچه در کشور ثالث تو زبردست مهی
مجد را زیر فلک در همه فن ثانی نیست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در چنین عشق مرا برگ تن آسانی نیست
کس بدین بیکسی و بی سروسامانی نیست
هوش مصنوعی: در این عشق، زندگی برای من ساده نیست و هیچ‌کس در این احساس تنهایی و بی‌نظمی به من کمک نمی‌کند.
تا پریشانی زلف تو بدیده ست دلم
دل مانند دل من به پریشانی نیست
هوش مصنوعی: دلم به اندازه‌ای که زلف پریشان تو را دیده، پریشان نیست.
تا تو در راه دلم چاه زنخدان کندی
هیچ دل نیست که در چاهی و زندانی نیست
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو با زیبایی‌ها و جذابیتت دل مرا به درد می‌آوری، هیچ دلی نیست که از عشق و رنج در تنگنا و گرفتاری نباشد.
بر ستیزد دل شوریده و دیوانه من
کار زلف تو به جز سلسله جنبانی نیست
هوش مصنوعی: دل دیوانه و بی‌تاب من در برابر زلف تو تنها کارش حرکت و جنبش است و بس.
من پشیمانم از آن کز تو شکایت کردم
خود ترا زان همه آزار پشیمانی نیست
هوش مصنوعی: من از اینکه از تو گله کردم، پشیمانم. هیچ‌کدام از آزارهایی که به من رساندی، برایت باعث پشیمانی نشده است.
در همه شهر حدیث من و افسانه تست
این حکایت همه دانند که پنهانی نیست
هوش مصنوعی: در تمام شهر، داستان من و قصه تو معروف است. این موضوعی است که همه می‌دانند و پنهان نیست.
یک شب وصل تو جان ارزد ارزان مفروش
که خود این جز به من سوخته ارزانی نیست
هوش مصنوعی: یک شب بودن در کنار تو برای من به اندازه‌ای ارزشمند است که نمی‌توان آن را به هیچ قیمتی فروخت، زیرا هیچ چیز دیگری برای من که عاشق تو هستم، با ارزش‌تر از این نیست.
من چرا نوبت سلطانی عشق تو زنم
چون مرا بر در تو پایه دربانی نیست
هوش مصنوعی: من چرا به عشق تو نوبت سلطنت می‌زنم، در حالی که برای ورود به دنیای تو هیچ نشانه یا مقام خاصی ندارم؟
گرچه در کشور ثالث تو زبردست مهی
مجد را زیر فلک در همه فن ثانی نیست
هوش مصنوعی: اگرچه در کشور دیگری تو در هنر و استعداد برجسته‌ای، اما در زیر آسمان، در هیچ فن و هنری همتای مجد و عظمت نیست.

حاشیه ها

1401/10/09 10:01
s-j emm

بیت دوم مصرع دوم واژه «مانند» باید بشود «به مانند» یا «همانند» ؛ تا وزن روان شود