گنجور

شمارهٔ ۶۸

جانا به صبوح خرمی کن
با ما به نشاط همدمی کن
ایام بهار خرم آمد
ای باغ بهار خرمی کن
یک لحظه فراغت دل خویش
در کار دل من غمی کن
از پرده دری چو صبح تا چند
یکچند چو شام محرمی کن
من خاک رهم تو آفتابی
آخر نظری سوی زمی کن
یا چون پری از نظر نهان شو
یا میل به خوی آدمی کن
ای داروی درد دردمندان
با این دل ریش مرهمی کن
نه مردمی از جهان برافتاد
ای مردم دیده مردمی کن

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جانا به صبوح خرمی کن
با ما به نشاط همدمی کن
هوش مصنوعی: عزیزم، با ما خوش بگذران و در صبح با شادی و سرزندگی همراهی کن.
ایام بهار خرم آمد
ای باغ بهار خرمی کن
هوش مصنوعی: روزهای خوش و پرطراوت بهار فرا رسیده است، ای باغ، بهار را با شکوه و زیبایی جشن بگیر.
یک لحظه فراغت دل خویش
در کار دل من غمی کن
هوش مصنوعی: یک لحظه به دل خودت استراحت بده و نگذار که برای دل من غمی ایجاد کنی.
از پرده دری چو صبح تا چند
یکچند چو شام محرمی کن
هوش مصنوعی: صبح تا شب، چه زمانی می‌خواهی از پرده بیرون بیایی و خود را نشان دهی؟ کمی از رازها و پنهانی‌ها را برملا کن.
من خاک رهم تو آفتابی
آخر نظری سوی زمی کن
هوش مصنوعی: من در راه تو مانند خاک هستم، تو مانند آفتاب هستی؛ خواهش می‌کنم نگاهی به من بینداز.
یا چون پری از نظر نهان شو
یا میل به خوی آدمی کن
هوش مصنوعی: یا مانند یک پری از دید پنهان شو، یا مانند انسان‌ها رفتار کن و به آن‌ها نزدیک شو.
ای داروی درد دردمندان
با این دل ریش مرهمی کن
هوش مصنوعی: ای داروی دردی که دردمندان به تو نیاز دارند، با این دل شکسته‌ام مداوایی برسان.
نه مردمی از جهان برافتاد
ای مردم دیده مردمی کن
هوش مصنوعی: ای مردم، از جهان غافل نشوید و به انسانیت و ویژگی‌های خوب انسانی اهمیت دهید. درک و آگاهی از اطراف خود را فراموش نکنید و به دیگران توجه کنید.