گنجور

شمارهٔ ۶۱

ز عشقت سینه پر سوز دارم
دلی از درد مهرت روز دارم
ز درد و حسرت وصل تو در دل
هزاران ناوک دلسوز دارم
چرا شمع طرب نفروزم از جان
که یاری چون تو جان افروز دارم
دو چشم از هجرت ای باغ بهاری
بسان ابر در نوروز دارم
شبی در وصل تو پیروزیم نیست
اگر چه طالعی پیروز دارم
چو از تو برنخوردم تا به امروز
پس امید کدامین روز دارم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز عشقت سینه پر سوز دارم
دلی از درد مهرت روز دارم
هوش مصنوعی: از عشق تو، قلبم پر از شعله است و روزها را با درد محبتت سپری می‌کنم.
ز درد و حسرت وصل تو در دل
هزاران ناوک دلسوز دارم
هوش مصنوعی: از درد و حسرتی که به خاطر وصال تو در دل دارم، هزاران تیر غمگین و دلسوز وجود دارد.
چرا شمع طرب نفروزم از جان
که یاری چون تو جان افروز دارم
هوش مصنوعی: چرا باید شادی‌ام را از دست بدهم، وقتی دلنوشته‌ای چون تو دارم که جانم را روشن می‌کند؟
دو چشم از هجرت ای باغ بهاری
بسان ابر در نوروز دارم
هوش مصنوعی: دو چشم من از دل‌تنگی و جدایی مانند ابر در بهار پر از اشک و غم است.
شبی در وصل تو پیروزیم نیست
اگر چه طالعی پیروز دارم
هوش مصنوعی: یک شب در کنار تو خوشبختی برایم معنا ندارد، حتی اگر ستاره بخت خوبی داشته باشم.
چو از تو برنخوردم تا به امروز
پس امید کدامین روز دارم
هوش مصنوعی: تا امروز من هیچ زمان تو را ندیده‌ام، پس انتظار کدام روزی را می‌توانم داشته باشم؟