شمارهٔ ۶
جانا اگرت در دل زایزد خبری ماندهست
بخشای بر این بیدل کز وی اثری ماندهست
چون بیخبران ما را مگذار در این سختی
گر در دل سنگینت زایزد خبری ماندهست
چون نیست امید وصل آخر نظری فرمای
کز حاصل عشق ما این یک نظری ماندهست
جان خواستهای از من زان مینکشم پیشت
کز باقی جان در تن بس مختصری ماندهست
از جام لبت ما را بنواز به یک جرعه
کآخر ز نصیب ما در وی قدری ماندهست
تو کار مرا در عشق خواهی سر و سامانی
در دور تو خود کس را سامان و سری ماندهست؟
گفتی که به غم خوردن الحق جگری داری
با خوی جگرخوارت ما را جگری ماندهست؟
میناز به نظم من زیرا که همی نازد
هر جا که به عالم در صاحبنظری ماندهست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جانا اگرت در دل زایزد خبری ماندهست
بخشای بر این بیدل کز وی اثری ماندهست
هوش مصنوعی: عزیزم، اگر در دل تو خبری باقی مانده است، به آن بیدل (بیخبر) رحم کن که از تو اثری در دلش باقی مانده است.
چون بیخبران ما را مگذار در این سختی
گر در دل سنگینت زایزد خبری ماندهست
هوش مصنوعی: اگر نادانان ما را در این سختی تنها نگذارند، شاید اخبار غمانگیزی در دل سنگین تو نهفته باشد.
چون نیست امید وصل آخر نظری فرمای
کز حاصل عشق ما این یک نظری ماندهست
هوش مصنوعی: چون امیدی به رسیدن به محبوب نیست، لطفی بکن و نگاهی به ما بنداز، زیرا از عشق ما فقط یک نگاه باقی مانده است.
جان خواستهای از من زان مینکشم پیشت
کز باقی جان در تن بس مختصری ماندهست
هوش مصنوعی: من از تو جان میطلبم و نمیتوانم به این خاطر از پیش تو کناره بگیرم، زیرا در بدنم تنها مقدار اندکی از جان باقی مانده است.
از جام لبت ما را بنواز به یک جرعه
کآخر ز نصیب ما در وی قدری ماندهست
هوش مصنوعی: از لبان تو، ما را با یک جرعه تشنهامان را نوازش کن، چون هنوز اندکی از بخششهایمان باقی مانده است.
تو کار مرا در عشق خواهی سر و سامانی
در دور تو خود کس را سامان و سری ماندهست؟
هوش مصنوعی: در عشق تو، کاری را سامان میدهی، اما در اطراف تو، کسی دیگر به ثبات نرسیده است و به نوعی سرگردان مانده است.
گفتی که به غم خوردن الحق جگری داری
با خوی جگرخوارت ما را جگری ماندهست؟
هوش مصنوعی: تو گفتی که واقعاً از غم خوردن دلی دردناک داری، اما با اینکه خودت جگر خرد کردهای، آیا ما هم چیزی از آن جگر تلخ برای خودمان داریم؟
میناز به نظم من زیرا که همی نازد
هر جا که به عالم در صاحبنظری ماندهست
هوش مصنوعی: بخاطر زیبایی و جذابیت نظم و شعر من، به خود میبالم، چون هر جا که در عالم نظری هست، اشخاص به آن میبالند.