شمارهٔ ۵۰
ای ز بوس تو نقل من بسیار
وزکنار تو کار من چو نگار
در کنارم نشین و بوسه بده
که ز تو قانعم به بوس و کنار
از خط دوستی مشو بیرون
طوف کن گرد خویش دایره وار
جان نوازی به لعل شکرریز
دلربائی به زلف عنبر بار
از رهت گر روی چو باد آید
برتوان چید عنبر بسیار
دست من برسر است و بر سر من
دامنی می کشی نه بر هنجار
گوش من بر در است و دست جفات
حلقه وارم نشانده بر در زار
یارب آن بخت باشدم که شبی
دامن تو به دستم افتد خوار
یا بود دولتم که آن خم زلف
حلقه گوش من شود یکبار
تا من آوازه در جهان فکنم
از سر عشرتی سنائی وار
زین سپس دست ما و دامن دوست
پس ازین گوش ما و حلقه یار
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.