شمارهٔ ۳۳
هر شب چو ز هجر تو دل تنگ بنالد
از سوز دلم سنگ به فرسنگ بنالد
هر صبحدم از درد فراق تو بنالم
زانگونه که در وقت سحر چنگ بنالد
از ناله من در غم تو کوه بگرید
وز گریه من هر سحری سنگ بنالد
بلبل به گلستان بخروشد چو دل من
وز آرزوی آن رخ گلرنگ بنالد
چون زهره سحرگه ز افق چنگ بسازد
با من به همان ناله و آهنگ بنالد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر شب چو ز هجر تو دل تنگ بنالد
از سوز دلم سنگ به فرسنگ بنالد
هوش مصنوعی: هر شب که به یاد جدایی تو، دلم به شدت ناراحت میشود، از شدت دلتنگیام، دلم مانند سنگی در دوردستها به فریاد در میآید.
هر صبحدم از درد فراق تو بنالم
زانگونه که در وقت سحر چنگ بنالد
هوش مصنوعی: هر صبح از درد جدایی تو ناله میکنم، به گونهای که در زمان سحر، ساز و چنگ نیز مینالد.
از ناله من در غم تو کوه بگرید
وز گریه من هر سحری سنگ بنالد
هوش مصنوعی: از اندوه و نالهی من، کوهها به گریه خواهند افتاد و از اشک و گریهی من، حتی سنگها در هر صبحگاهی ناله خواهند زد.
بلبل به گلستان بخروشد چو دل من
وز آرزوی آن رخ گلرنگ بنالد
هوش مصنوعی: پرنده در باغ گل به پرواز درمیآید، مانند دل من که از آرزوی دیدن آن چهرهی زیبا به حالت ناله در آمده است.
چون زهره سحرگه ز افق چنگ بسازد
با من به همان ناله و آهنگ بنالد
هوش مصنوعی: در صبحگاه که زهره از افق ظاهر میشود، با صدای ناله و آهنگ خاصی، به گونهای با من سخن میگوید و همدردی میکند.