شمارهٔ ۲۵
کجا از دوزخ اندیشد تنی کز مهر تو سوزد
چرا یاد بهشت آرد دلی کز مهرت افروزد
گر افلاطون شود زنده شود شیدا و چون بنده
ز عشق آن لب و خنده زلفظش ابجد آموزد
روا باشد به جان تو که در دور زمان تو
دل نامهربان تو ز جانم وام کین تو زد
دل آزارا جگر سوزا بسا شبها بسا روزا
دلم با عشق جان سوزا به راهت دیده بر دوزد
ز وصلت گر شوم خرم مگر یکدم ز نم بی غم
بسا شادی کزان یکدم دل پر دردم اندوزد
منم کز رنج بیداری به روز آرم شب تاری
بدین خواری بدین زاری دلت بر من نمیسوزد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کجا از دوزخ اندیشد تنی کز مهر تو سوزد
چرا یاد بهشت آرد دلی کز مهرت افروزد
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر عشق تو در سوز و آتش است، چگونه میتواند به دوزخ فکر کند؟ و دلی که به خاطر عشق تو روشن و پر از شعف است، چگونه به یاد بهشت میفتد؟
گر افلاطون شود زنده شود شیدا و چون بنده
ز عشق آن لب و خنده زلفظش ابجد آموزد
هوش مصنوعی: اگر افلاطون زنده شود، دیوانه عشق خواهد شد و مانند یک بنده به خاطر آن لب و خنده، الفبای عشق را یاد خواهد گرفت.
روا باشد به جان تو که در دور زمان تو
دل نامهربان تو ز جانم وام کین تو زد
هوش مصنوعی: اجازهدهی که به خاطر دوری و زمان، دل بیرحم تو برای من مانند جانم آزاردهنده باشد.
دل آزارا جگر سوزا بسا شبها بسا روزا
دلم با عشق جان سوزا به راهت دیده بر دوزد
هوش مصنوعی: دلهایی که آزار میدهند و باعث سوزش جگر میشوند، در طول شبها و روزهای زیادی وجود دارند. من که به عشق جانسوز تو دلم میتپد، چشمانم را به راهت دوختهام.
ز وصلت گر شوم خرم مگر یکدم ز نم بی غم
بسا شادی کزان یکدم دل پر دردم اندوزد
هوش مصنوعی: اگر از وصال محبوب خوشحال شوم، حتی برای یک لحظه هم که شده از غم و اندوه دور باشم، چقدر شادی خواهد بود که در آن یک لحظه دل پر درد من آرام بگیرد.
منم کز رنج بیداری به روز آرم شب تاری
بدین خواری بدین زاری دلت بر من نمیسوزد
هوش مصنوعی: من کسی هستم که با رنج بیداری شب را به صبح میآورم. در این حال که در ناراحتی و افسردگی به سر میبرم، دل تو برای من نمیسوزد.
حاشیه ها
1403/10/14 23:01
محمد مهدی فتح اللهی
حیف که به شاعرانی مثل همین آقای مجد ، کم لطفی شده