گنجور

شمارهٔ ۲۴

ای که بی چشم تو چشمی چشم من جز تر ندید
هیچ چشمی از چشم تو نیکوتر ندید
ز آرزوی چشم تو چشم رهی یک چشم زد
جز به چشم شوخ چشمی چشمه سار خور ندید
چشمه نوش تو دارد چشمه حیوان ولیک
چشم من زان چشمه جز چشمی پر از گوهر ندید
با خیال چشم تو رضوان که چشم جنت است
حور در چشمش نیاید چشمه کوثر ندید
چشم آن دارم که از چشمم نرانی چشمه ها
زانکه چشمم جز به چشمت چشمه انور ندید
بی لبت گر چشم هر چشم آشنا صد چشمه راند
چشم بخت مجد همگر چشمه ساغر ندید

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که بی چشم تو چشمی چشم من جز تر ندید
هیچ چشمی از چشم تو نیکوتر ندید
هوش مصنوعی: ای کسی که بدون نگاه تو، چشمی نمی‌تواند چیزی ببیند، هیچ چشمی نمی‌تواند از نگاه تو زیباتر باشد.
ز آرزوی چشم تو چشم رهی یک چشم زد
جز به چشم شوخ چشمی چشمه سار خور ندید
هوش مصنوعی: به خاطر آرزوی دیدن چشمان تو، فقط یک بار به چشمان زیبا و بازیگوش تو نگاه کردم و غیر از آن، هیچ چیزی را جز چشمه‌های درخشان خورشید ندیدم.
چشمه نوش تو دارد چشمه حیوان ولیک
چشم من زان چشمه جز چشمی پر از گوهر ندید
هوش مصنوعی: چشمه نوش تو حیاتبخش است و چشمه حیوان نیز همین‌طور، اما من از آن چشمه تنها چشمی پر از روشنی و زیبایی دیده‌ام.
با خیال چشم تو رضوان که چشم جنت است
حور در چشمش نیاید چشمه کوثر ندید
هوش مصنوعی: تماشای چشمان تو مانند بهشت است و زیبایی آن چنان خیره‌کننده است که حتی پریان بهشتی هم در مقابل آن کم‌رنگ به نظر می‌رسند و جلوه چشمه کوثر را نمی‌توان دید.
چشم آن دارم که از چشمم نرانی چشمه ها
زانکه چشمم جز به چشمت چشمه انور ندید
هوش مصنوعی: چشمی دارم که نمی‌خواهم از نظر تو دور شود، زیرا چشمانم جز چشمان تو، حیات و زیبایی دیگری نمی‌بیند.
بی لبت گر چشم هر چشم آشنا صد چشمه راند
چشم بخت مجد همگر چشمه ساغر ندید
هوش مصنوعی: اگرچه چشمان هر آشنایی بر من می‌تابد و پر از نهد و شوق است، اما من هیچ ساغری که بخت‌ام را خوش کند، نمی‌بینم.