شمارهٔ ۱۴
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
گنجیاب عزیزی برای بیت ۱۲ این قصیده حاشیهای نوشته بودند که واژهٔ «ملاد» غلط است و هرجا گشتهاند معنیای برای آن نیافتهاند، سپس در نسخه خطی مجلس ۱۳۷۶۳ این قصیده را یافتهاند که در آن به جای «ملاد» نوشته شده است «بلاد» و پیشنهاد کرده بودند که گنجور آن را ویرایش کند.
اگر پیشنهاد ایشان را به کار بگیریم، مصرع چنین میشود: «در این مکان که هنر را نماند هیچ بلاد». میبینم که «این مکان» با «بلاد» همخوانی ندارد. اشکال دستوری دارد و معنی را هم به باد میدهد. از همین روی من کنجکاو شدم که ببینم مشکل در کجاست.
من هم تلاش کردم که آن نسخهٔ ۱۳۷۶۳ مجلس را به دست بیاورم ولی نتوانستم، در گذشته کار آسانی بود ولی با تغییرات پی در پی در ساست کتابخانهٔ مجلس و کنسرسیوم ملی اسناد، سرنخها را گم کردهام. در همین جستجوهابه منبع خطی دیگری دست یافتم که لینک آن را در اینجا گذاشتهام.
در این منبع خواهید دید که واژهٔ «ملاد» سرجای خود است و در حاشیه معنی آن را نوشته است : پناهگاه.
باری سه حاشیه کوچک بر حاشیهٔ گنجیاب عزیز نوشتم. که دو تای آن برای پرسش ایشان بود و سوم آن راجع به بیت ۸، واژهٔ «خسروش» که پرواضح است که اشتباه بوده است، هم در متن گنجور و هم در نسخهٔ چاپی چنین بود، و آن واژه به «خروش» ویراسته شد.
امروز دیدم که گنجباب عزیز حاشیهٔ خود را حذف کرده است و پیروی آن سه حاشیهٔ من هم حذف شده است. گل و گلدان را با هم دور انداخته است!
همانطور که گنجیاب عزیز گفته بود در واژهنامهها هیچ معنی برای ملاد نخواهید یافت. پس مشکل کجاست؟
باید گفت که در گذشته تلفظ دال و ذال نزدیک به هم بوده است و طبق قاعدهای که معروف است تبدیل به هم میشده. یعنی ملاد همان ملاذ است و در واژهنامهها معنی آن را پیدا خواهید کرد.
ببیند که مسعود سلمان ملاذ را با فریاد، فرهاد، بغداد، میلاد، نفاذ و غیره قافیه کرده است.
در باره بیت شماره 12:
در لغتنامه دهخدا، فرهنگ فارسی معین، فرهنگ عمید و فرهنگ تاجیکی (چاپ فرهنگ ماصر)، واژه «مَلاد» (malad) وجود ندارد. تنها چیزی که میتوان گفت این است که واژه عربی «ملاذ» (به معنی پناهگاه، دژ و تکیهگاه) در پی فرآیند واجشناختی به «ملاد» تغییر کرده است.