گنجور

شمارهٔ ۴۶

دیشب، مَهِ من! انجمن آرای که بودی؟
خلقی به تو مجنون و، تو لیلای که بودی؟
بر دامن وصلت، مه من! دست که آویخت؟
در گلشن عشرت، گل رعنای که بودی؟
هنگام تبسم به دهان تو، که پی بُرد؟
ز آن لعل لبت حل معمای که بودی؟
خونا به فشان از بُنِ مژگان که گشتی؟
با لشگر حُسن از پی یغمای که بودی؟
سرمست، که را ساختی از بادهٔ عشقت
چون نشئه تو در ساغر صهبای که بودی؟
لوح دل من، صورت غیری نپذیرفت
ای آفت دل! شاهد معنای که بودی؟
با دیدهٔ خود بر رخ خویشت نظری بود
در مردمک دیدهٔ بینای که بودی؟
آگه چو طبیب از دل بیمار که گشتی؟
در تسلیت خاطر شیدای که بودی؟
من اشک فشان بودمت از غم، تو نگفتی
ز آن زلف دوتا سلسلهٔ پای که بودی؟
(صابر)! بُوَد امروز دلت خرم و روشن
دوش آینه دار رخ زیبای که بودی؟

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دیشب، مَهِ من! انجمن آرای که بودی؟
خلقی به تو مجنون و، تو لیلای که بودی؟
هوش مصنوعی: دیشب، ای ماه من! در کدام محفل بودی؟ مردمی با تو مجنون بودند و تو لیلای کدامین؟
بر دامن وصلت، مه من! دست که آویخت؟
در گلشن عشرت، گل رعنای که بودی؟
هوش مصنوعی: به یاد کسی باش که بر دامن زیبایی تو چه دست‌هایی آویخته شده است. در باغ شادی و خوشگذرانی، چه کسی بوده که گل زیبایی همچون تو را داشته است؟
هنگام تبسم به دهان تو، که پی بُرد؟
ز آن لعل لبت حل معمای که بودی؟
هوش مصنوعی: وقتی که تو لبخند می‌زنی، کی می‌تواند بگوید که این لب‌های زیبا چه رازهایی را در خود دارند؟
خونا به فشان از بُنِ مژگان که گشتی؟
با لشگر حُسن از پی یغمای که بودی؟
هوش مصنوعی: به دل خود خون گریه کن از زیر پلک‌هایت، که در جستجوی زیبایی چه کسی را دنبال کردی؟
سرمست، که را ساختی از بادهٔ عشقت
چون نشئه تو در ساغر صهبای که بودی؟
هوش مصنوعی: آدمی که با عشق تو سرمست شده، چگونه از بادهٔ عشق تو نشئه می‌زند، در حالی که در جام شراب تو، وجود تو کجا بود؟
لوح دل من، صورت غیری نپذیرفت
ای آفت دل! شاهد معنای که بودی؟
هوش مصنوعی: دل من به هیچ چیز جز عشق تو بی‌توجه نمانده است، ای عزیز دل! تو چه معنایی داشتی که چنین اهمیتی برای من پیدا کردی؟
با دیدهٔ خود بر رخ خویشت نظری بود
در مردمک دیدهٔ بینای که بودی؟
هوش مصنوعی: با چشمان خودم به چهره‌ام نگاه می‌کنم، در حالی که در مردمک چشمان بینا در حال جستجو هستم که چه کسی وجود دارد؟
آگه چو طبیب از دل بیمار که گشتی؟
در تسلیت خاطر شیدای که بودی؟
هوش مصنوعی: وقتی که از حال دل بیمار باخبری، آیا به یاد کسی هستی که روزی به خاطرش دل شیدا و بی‌قرار بودی؟
من اشک فشان بودمت از غم، تو نگفتی
ز آن زلف دوتا سلسلهٔ پای که بودی؟
هوش مصنوعی: من به خاطر غم و غصه‌ام اشک می‌ریختم، اما تو هیچ‌وقت نگفتی که آن زلف‌های دو تایی که تو را به آن شکل درآورده، چه ارتباطی با پای من دارد؟
(صابر)! بُوَد امروز دلت خرم و روشن
دوش آینه دار رخ زیبای که بودی؟
هوش مصنوعی: امروز دلت شاد و روشن است، اما دیشب چه کسی بود که زیبایی تو را در آینه می‌دید؟

حاشیه ها

1404/01/29 22:03
پوریا سجادی

بیت چهار به نظر خونابه صحیح است