گنجور

شمارهٔ ۴

جلوه گر خواهی چو در آئینه روی خویش را
در ضمیر ما ببین روی نکوی خویش را
ظاهر و باطن نکویی را دریغ از ما مدار
گل دریغ از کس ندارد رنگ و بوی خویش را
عقده از زلف تو بگشود و بکار من ببست
تا بدست شانه دادی تار موی خویش را
منکه دل بود از برایم چاره جو در هر غمی
گم براه عشق کردم چاره جوی خویش را
هرکسی را نفس می‌باشد عدوی جان، ولیک
وای بر آن کس که نشناسد عدوی خویش را
یک در از جنت به روی خویشتن بگشاده است
آنکه عمری داشت نیکو خلق و خوی خویش را
گر کسی بر خرمن مردم چو موران داشت چشم
کی تواند بست پای هرزه‌پوی خویش را
نیک و بد چون ثبت می‌گردد به دیوان عمل
بهْ که بربندی زبان یاوه‌گوی خویش را
آرزوی مهر، (صابر) از کسی در دل مدار
ورنه خواهی برد در گور آرزوی خویش را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جلوه گر خواهی چو در آئینه روی خویش را
در ضمیر ما ببین روی نکوی خویش را
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی همچون یک آینه زیبا و جذاب باشی، باید زیبایی واقعی‌ات را در دل و ذهن ما بازتاب کنی.
ظاهر و باطن نکویی را دریغ از ما مدار
گل دریغ از کس ندارد رنگ و بوی خویش را
هوش مصنوعی: ظاهر و باطن خوبی را از ما دریغ مدار، چرا که گل هیچ‌کس را از عطر و رنگ خود بی‌بهره نمی‌گذارد.
عقده از زلف تو بگشود و بکار من ببست
تا بدست شانه دادی تار موی خویش را
هوش مصنوعی: عقده‌ای که از زلف تو داشتم باز شد و در عوض، کار من مشکلاتی پیدا کرد. تا زمانی که تو تار موی خود را به دست شانه سپردی.
منکه دل بود از برایم چاره جو در هر غمی
گم براه عشق کردم چاره جوی خویش را
هوش مصنوعی: من که دل و احساس دارم، در هر اندوهی به دنبال راه حلی هستم. در عشق، تنها به جستجوی آرامش خود پرداخته‌ام.
هرکسی را نفس می‌باشد عدوی جان، ولیک
وای بر آن کس که نشناسد عدوی خویش را
هوش مصنوعی: هر فردی در دل خود نیرویی دارد که می‌تواند برای او مضر باشد، اما افسوس بر آن کسی که دشمن خود را نشناسد و از آن آگاه نباشد.
یک در از جنت به روی خویشتن بگشاده است
آنکه عمری داشت نیکو خلق و خوی خویش را
هوش مصنوعی: کسی که در طول زندگی‌اش به خوبی رفتار کرده و اخلاق نیکویی از خود نشان داده، اکنون در بهشت را به روی خودش گشوده است.
گر کسی بر خرمن مردم چو موران داشت چشم
کی تواند بست پای هرزه‌پوی خویش را
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند مورچه‌ها به خرمن مردم نگاه کند، چگونه می‌تواند پای خود را از دنبال کردن بی‌هدف و هوس‌بازانه بازدارد؟
نیک و بد چون ثبت می‌گردد به دیوان عمل
بهْ که بربندی زبان یاوه‌گوی خویش را
هوش مصنوعی: کارهای خوب و بد هر فرد در دفتر اعمال او ثبت می‌شود، پس بهتر است که زبان خود را از حرف‌های بیهوده و نادرست بند یا.
آرزوی مهر، (صابر) از کسی در دل مدار
ورنه خواهی برد در گور آرزوی خویش را
هوش مصنوعی: اگر به دوستی یا محبت کسی امیدوار باشی، باید مراقب باشی، زیرا ممکن است در آخرین لحظه تنها آرزوهای تو باقی بماند و هیچ چیز ملموس نداشته باشی.