گنجور

شمارهٔ ۱۳

درد سر هجر از سر ما، کم شدنی نیست
آنگونه که وصل تو، فراهم شدنی نیست
دل بی تو بدنیا نتوان بست و، نبندیم
بنیاد سر آب که محکم شدنی نیست
جاداشت گر از دیده دلم دوش کمک خواست
بی آب، گلستان خوش و خرم شدنی نیست
چون عمر رود باز نگردد دگر ای دل
آنسان که صفر ماه محرم شدنی نیست
خم کن سر طاعت به جوانی، که در این باغ
نخلی که کهن گشت، دگر خم شدنی نیست
با یار محبت شدن و پیروی غیر
این روغن و آبی است که در هم شدنی نیست
یک‌رنگی و مردانگی و کسب فضایل
عیشی‌ست که تبدیل به ماتم شدنی نیست
با منکر عشق از صفت حسن چه گوئی؟
حیوان زبان بسته که آدم شدنی نیست
رویت نتوان کرد مجسم ببر چشم
جان در بر انظار مجسم شدنی نیست
بیهوده چرا هر که زند لاف تجرد؟
هر بی پدری عیسی مریم شدنی نیست
تا فکر پریشان بود از بهر تو (صابر)
ملک سخن امروز منظم شدنی نیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

درد سر هجر از سر ما، کم شدنی نیست
آنگونه که وصل تو، فراهم شدنی نیست
هوش مصنوعی: رنج و ناراحتی ناشی از جدایی از تو هرگز کمتر نخواهد شد، همان‌طور که پیوستنت به من هرگز امکان‌پذیر نیست.
دل بی تو بدنیا نتوان بست و، نبندیم
بنیاد سر آب که محکم شدنی نیست
هوش مصنوعی: دل بدون تو نمی‌تواند به دنیا وابسته باشد و ما نباید بنیاد زندگی را در آبی بنا کنیم که محکم شدنی نیست.
جاداشت گر از دیده دلم دوش کمک خواست
بی آب، گلستان خوش و خرم شدنی نیست
هوش مصنوعی: اگر دلم دیشب از چشمم یاری می‌خواست، زندگی بدون آب نمی‌تواند گلستان خوشی و سرسبزی به وجود آورد.
چون عمر رود باز نگردد دگر ای دل
آنسان که صفر ماه محرم شدنی نیست
هوش مصنوعی: ای دل، همچنان که دیگر بار به صفر ماه محرم نمی‌توان بازگشت، عمر نیز همچون آب رفته به جوی برنمی‌گردد.
خم کن سر طاعت به جوانی، که در این باغ
نخلی که کهن گشت، دگر خم شدنی نیست
هوش مصنوعی: با جوانی خود را خضوع و فروتنی نشان بده، زیرا در این زندگی، درختی که دیگر بزرگ و کهن شده، دیگر نمی‌تواند انعطاف‌پذیر باشد.
با یار محبت شدن و پیروی غیر
این روغن و آبی است که در هم شدنی نیست
هوش مصنوعی: دوست داشتن و دل داده شدن به معشوق، چیزی است که نمی‌توان آن را با هیچ چیز دیگری عوض کرد؛ مانند روغن و آب که هرگز با هم مخلوط نمی‌شوند.
یک‌رنگی و مردانگی و کسب فضایل
عیشی‌ست که تبدیل به ماتم شدنی نیست
هوش مصنوعی: داشتن صداقت و مردانگی و تلاش برای کسب فضایل، لذتی است که هیچ‌گاه به غم و اندوه تبدیل نمی‌شود.
با منکر عشق از صفت حسن چه گوئی؟
حیوان زبان بسته که آدم شدنی نیست
هوش مصنوعی: با کسی که به عشق اعتقادی ندارد، از ویژگی‌های زیبایی چه صحبت کنی؟ چون مانند حیوانی است که هرگز نمی‌تواند به انسان تبدیل شود.
رویت نتوان کرد مجسم ببر چشم
جان در بر انظار مجسم شدنی نیست
هوش مصنوعی: چهره‌ات را نمی‌توان به صورت واقعی دید، تنها با چشم دل می‌توان تو را در برابر دیده‌ها تصور کرد، اما چنین تصویری واقعی نخواهد بود.
بیهوده چرا هر که زند لاف تجرد؟
هر بی پدری عیسی مریم شدنی نیست
هوش مصنوعی: چرا بیخود کسانی خود را به بی‌نیازی و زهد می‌زنند؟ هر کس که بی‌پدر باشد نمی‌تواند به مقام عیسی مریم برسد.
تا فکر پریشان بود از بهر تو (صابر)
ملک سخن امروز منظم شدنی نیست
هوش مصنوعی: تا زمانی که ذهن من به خاطر تو در هم و برهم باشد، نظم و ترتیب بر کلام من حاکم نخواهد شد.