گنجور

شمارهٔ ۴ - مسمط در میلاد با سعادت امام زمان علیه السلام

شد صبح وصل روشن یا ایهاالنائمون
قومو وقت الصباح یا معشرالمؤمنون
باده فراز آورید فانکم قادرون
عیان شد از جیب غیب ماکانو یوعدون
منعم مطلب رسید لعلکم تشکرون
وحدت صرف آمده است لوکره المشرکون
صبح سعادت دمید شد در میخانه باز
شد ره جور و ستم بر همه عالم فراز
قبله بود خم می فرض از آن شد نماز
ساقی، عمر تو باد چون سر زلفت دراز
عود، به مجمر بسوز، زود، به محضر بساز
به کوی مستان حق ایاه تعبدون
ز جیب خاور نمود، روی منیر آفتاب
بر آسمان شد بلند خیمه زرین طناب
قبابش از سیم خام طنابش از زرناب
تاخت به میدان سمند خسرو مالک رقاب
به دست صلحش عنان به پای عدلش رکاب
گوید ابطال را، ایاه فارهبون
خسرو ثانی عشر روی به عالم نمود
ز روی روشن عذار منیر، عالم نمود
دهان معجز بیان به اهل عالم گشود
ز آینه روزگار، زنگ دوئیت زدود
ز ظلم و عدوان بکاست به عدل و احسان فزود
قولو للعالمین لعلهم ینتهون
ای صنم حق شناس یار خداجوی من
شاهد خوشخوی من دلبر خوشبوی من
قدرت و نیروی من قوت بازوی من
بسته به هر موی تو جان و تن و موی من
بگو به ارباب حال ز زلف نیکوی من
اغلبکم فائزون اکثرکم مفلحون
ساقی سرمست ما عید تو بادا سعید
جام صبوحی خوش است خاصه درین صبح عید
در این مبارک صباح، بود ز رندان بعید
که ترک مستی کنند به مدتی بس بعید
بگو که شد آشکار طلعت رب مجید
شد متولد زمام آنکه به تمترون
در این مبارک صباح شد می صافی مباح
شد می صافی مباح در این مبارک صباح
زانکه پدیدار شد رایت خیر و فلاح
روز ظهور حق است دوره صلح و صلاح
ساقی مستان عشق ای تو مسیح صباح
به خصم گو گشت فاش ماکنتم تنذرون
جام به دست توام جمجمه جم چه شد
نیروی رستم چه بود همت حاتم چه شد
علم رهین وی است عالم و اعلم چه شد
دل حرم خاص اوست عرش معظم چه شد
خاتم حاتم چه بود معن مکرم چه شد
بگوی با مشرکین انتم لایهتدون
شد متولد زمام شاه حجاز و عراق
زبس به گوشش رسید زمزمه الفراق
به مهد هستی نشست از این همایون رواق
ز بعد چندی دگر، به مرکبی چون براق
زکنز غیبت شتافت، دو اسبه با طمطراق
نک همه جا حاضر است یا قوم ماتنظرون
دهر خرافت مأب تازه و اخضر بود
چرخ معمر، ز نو ساده و سرمد بود
دیو دغل با شتاب از در حق رد بود
راه وفا گشت باز، باب ستم سد بود
طالب دجال چشم ناقص و مرتد بود
قائم دائم رسید یا ایهاالغافلون
شور قیامت به پا مهدی مطلق کند
چو جد خود مصطفی مه را منشق کند
حجت حق در جهان کار، به رونق کند
نگون به چاه عدم دشمن احمق کند
به اهل بطلان بگو، هر چه کند حق کند
صراط حق شد عیان لعلکم ترجعون
مهدی صاحب زمان امام حی مبین
کعبه ارباب صدق قبله اهل یقین
مظهر پروردگار، رحمت بر عالمین
آنکه پی نصرتش آید حبل المتین
علی عالی نسب پادشه یوم دین
قائم بر ذوالفقار لوکره المشرکون
نور الهی بتافت باز، در این ناحیه
چو قله طور، شد ساحت این بادیه
دلبر صد نقش بین فی عیشة راضیه
دشمن بوجهل شد مأواه هاویه
کسان که پوشند تن به کسوت عاریه
عزیز بینندشان و انهم صاغرون
ماه سحرخیز من ساقی شب زنده دار
خیز در این صبحدم جام صبوحی بیار
وقت غنیمت شمار پای محبت بدار
به روز و شب از دو لب گوهر معنی ببار
چونکه شده آشکار مظهر پروردگار
دع ذکرالمنکرین فانهم داخرون
ای گهر بحر جود خسرو عالی نسب
به خلقت ممکنات شخص تو باشد سبب
قائد خلق عجم قائم قوم عرب
خصم تو رسواتر، است ز همسر بولهب
توئی که هر بی ادب شد ز کلامت ادب
ز منکرینت چه باک از آنکه لایفقهون
خجسته این انجمن از این مسمط بود
مسمط ما، به از هر چه مسمط بود
جود و خریط و نهاد فی المثل بط بود
شود، در آتش کباب اگرچه در شط بود
کیست که اندر سخن چو من مسلط بود
گویند ار هست کس گویم لایعلمون
«حاجب » درویش را خامه سحرآفرین
نویسد اندر کلام هذا سحر مبین
گیرد با نظم خود تمام روی زمین
ملک، به حق آن اوست بی حشم و بی نگین
کسان که نشناختند هستند خود مشرکین
به شأنشان کی سزد لفظ هم المفلحون

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: مسمط
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شد صبح وصل روشن یا ایهاالنائمون
قومو وقت الصباح یا معشرالمؤمنون
هوش مصنوعی: صبح روشن و روشنی آغاز شده است، ای خواب‌آوران بیدار شوید، ای جماعت مؤمنان! وقت بیداری صبح است.
باده فراز آورید فانکم قادرون
عیان شد از جیب غیب ماکانو یوعدون
هوش مصنوعی: به شما می‌گویم که باده را بیاورید، چون شما توانایی آن را دارید. آنچه وعده داده شده بود، از عالم ناشناخته روشن گشته است.
منعم مطلب رسید لعلکم تشکرون
وحدت صرف آمده است لوکره المشرکون
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که نعمتی بزرگ به شما رسیده است، شاید که شکرگزاری کنید. با این حال، برخی از کافران و مشرکان از این حقیقت ناراحتند.
صبح سعادت دمید شد در میخانه باز
شد ره جور و ستم بر همه عالم فراز
هوش مصنوعی: صبح خوشبختی فرا رسید و در میخانه باز شد. راه ظلم و ستم بر همه دنیا دراز شده است.
قبله بود خم می فرض از آن شد نماز
ساقی، عمر تو باد چون سر زلفت دراز
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به معنایی عمیق اشاره می‌کند. او به خم شراب به عنوان قبله‌ای تعبیر می‌کند که نماز عاشقانه‌ای به آن انجام می‌شود. همچنین این جمله به آرزوی طول عمر شبیه به عمر زیبا و کشیده موهای محبوبش اشاره دارد. به طور کلی، شاعر در اینجا تمایل و عشق عمیق خود به می و معشوق را به تصویر می‌کشد.
عود، به مجمر بسوز، زود، به محضر بساز
به کوی مستان حق ایاه تعبدون
هوش مصنوعی: عطر خوش را به آتش بسوزان و زود به محفل خوشگذران برو، چرا که در اینجا، عشق حقیقی را می‌پرستند.
ز جیب خاور نمود، روی منیر آفتاب
بر آسمان شد بلند خیمه زرین طناب
هوش مصنوعی: از جیب شرق، نور زیبای خورشید بر آسمان تابید و خیمه‌ی طلایی به آسمان بلند شد.
قبابش از سیم خام طنابش از زرناب
تاخت به میدان سمند خسرو مالک رقاب
هوش مصنوعی: توانمندی‌های او با زیبایی خاصی نمایان است، زینتش از نقره و زین‌گاهش از طلا ساخته شده است. او با غرور و قدرت به میدان آمده و سواری بر اسب شاهانه و با افتخار دارد.
به دست صلحش عنان به پای عدلش رکاب
گوید ابطال را، ایاه فارهبون
هوش مصنوعی: این شعر به تصویر کشیدن تعادل و هماهنگی میان صلح و عدالت است. در اینجا گفته می‌شود که صلح کنترل و مدیریت را به عهده دارد، در حالی که عدالت به عنوان نیروی هدایت‌کننده عمل می‌کند. همچنین به نوعی از افرادی که بر اساس اصول صحیح عمل نمی‌کنند، هشدار داده می‌شود تا از رفتارهای نادرست دوری کنند.
خسرو ثانی عشر روی به عالم نمود
ز روی روشن عذار منیر، عالم نمود
هوش مصنوعی: خسرو در دوازدهمین ساعت روز، با چهره‌ای درخشان و زیبا به جهان نظر افکند.
دهان معجز بیان به اهل عالم گشود
ز آینه روزگار، زنگ دوئیت زدود
هوش مصنوعی: دهانِ پرمعنا و با شگفتی، رازهای عالم را برای مردم روشن کرد و با نشان دادن حقیقت زندگی، زنگار جدایی و دوگانگی را از ذهن‌ها زدود.
ز ظلم و عدوان بکاست به عدل و احسان فزود
قولو للعالمین لعلهم ینتهون
هوش مصنوعی: از ظلم و ستم کاسته شد و به عدالت و نیکی افزوده گردید. به علمای جهان بگویید شاید آن‌ها به خود آمده و از این رفتارها دست بکشند.
ای صنم حق شناس یار خداجوی من
شاهد خوشخوی من دلبر خوشبوی من
هوش مصنوعی: ای معشوق الحق شناس و یار جستجوی من، تو شاهد نیکرو و محبوب خوشبوی من هستی.
قدرت و نیروی من قوت بازوی من
بسته به هر موی تو جان و تن و موی من
هوش مصنوعی: قدرت و توانایی من به وجود تو وابسته است و من هر چه دارم، از جان و تن گرفته تا مویم، به تو مرتبط است.
بگو به ارباب حال ز زلف نیکوی من
اغلبکم فائزون اکثرکم مفلحون
هوش مصنوعی: بگو به سران و کسانی که در این موضوع وارد هستند که بیشتر شما به خاطر زیبایی موهای من بهره‌مند می‌شوید و در این کار موفق‌تر هستید.
ساقی سرمست ما عید تو بادا سعید
جام صبوحی خوش است خاصه درین صبح عید
هوش مصنوعی: ای ساقی، تو که مست هستی، امروز عید توست و خوشا به حال ما که جام صبحگاهی در دست داریم، به ویژه در این صبح عید.
در این مبارک صباح، بود ز رندان بعید
که ترک مستی کنند به مدتی بس بعید
هوش مصنوعی: در این صبح خوش یمن، بعید به نظر می‌رسد که بدمست‌ها بتوانند برای مدت طولانی از مستی دست بکشند.
بگو که شد آشکار طلعت رب مجید
شد متولد زمام آنکه به تمترون
هوش مصنوعی: بگو که چهره معبود بزرگ نمایان شد و در واقعیت زندگی آن کسی به دنیا آمد که اساس همه چیز را در دست دارد.
در این مبارک صباح شد می صافی مباح
شد می صافی مباح در این مبارک صباح
هوش مصنوعی: در این صبح خوش و خرم، نوشیدن شراب خالص و پاک مسموح و مجاز شده است.
زانکه پدیدار شد رایت خیر و فلاح
روز ظهور حق است دوره صلح و صلاح
هوش مصنوعی: چون پرچم خوبی و نیکوکاری نمایان شود، روز ظهور حقیقت، زمان صلح و صلاح خواهد بود.
ساقی مستان عشق ای تو مسیح صباح
به خصم گو گشت فاش ماکنتم تنذرون
هوش مصنوعی: ای ساقی خوش‌چهره و معشوق عشق، تو که مانند مسیح در بامداد می‌درخشی، به دشمنان بگو که ما به‌طور علنی در مورد آنچه پنهان کرده‌اید، صحبت نکرده‌ایم.
جام به دست توام جمجمه جم چه شد
نیروی رستم چه بود همت حاتم چه شد
هوش مصنوعی: من در دست تو جامی دارم، اما چرا جمجمه جم را نمی‌بینم؟ نیروی رستم کجا رفته و همت حاتم چه شد؟
علم رهین وی است عالم و اعلم چه شد
دل حرم خاص اوست عرش معظم چه شد
هوش مصنوعی: علم و دانش به خاطر وجود اوست. او عالم‌تر از همه است. دل حرم او، یعنی مکان ویژه‌اش، چه سرنوشتی یافته که عرش بزرگ هم به آن اهمیت داده است؟
خاتم حاتم چه بود معن مکرم چه شد
بگوی با مشرکین انتم لایهتدون
هوش مصنوعی: ختم و پایان حاتم چه معنایی دارد؟ مقام و منزلت مکرم چه شد؟ بگویید به مشرکین که شما هدایت نمی‌شوید.
شد متولد زمام شاه حجاز و عراق
زبس به گوشش رسید زمزمه الفراق
هوش مصنوعی: در دوران سلطنت شاه حجاز و عراق، به دلیل شنیدن سر و صدای جدایی، او به دنیا آمد.
به مهد هستی نشست از این همایون رواق
ز بعد چندی دگر، به مرکبی چون براق
هوش مصنوعی: او به دنیای وجود پا گذاشت و در این مکان دیگر، به زودی سوار بر مرکبی سریع و درخشان خواهد شد.
زکنز غیبت شتافت، دو اسبه با طمطراق
نک همه جا حاضر است یا قوم ماتنظرون
هوش مصنوعی: غیبت از میان رفت و دو اسب با قدرت و عظمت در حال حرکت‌اند. آیا مردم منتظرند؟
دهر خرافت مأب تازه و اخضر بود
چرخ معمر، ز نو ساده و سرمد بود
هوش مصنوعی: در این زمان، دنیا دچار تازه‌گی و سرسبزی بود و دوران زندگی چرخ نیز بار دیگر ساده و بی‌آلایش شده بود.
دیو دغل با شتاب از در حق رد بود
راه وفا گشت باز، باب ستم سد بود
هوش مصنوعی: شیطانی فریبکار به سرعت از در حقیقت بیرون رفت و وقتی به راه وفا رسید، دوباره به در بسته ظلم و ستم برخورد کرد.
طالب دجال چشم ناقص و مرتد بود
قائم دائم رسید یا ایهاالغافلون
هوش مصنوعی: طلب‌کردن دجال که به چشم ناقص و بی‌ایمان است، درحالی‌که قائم (امام مهدی) همیشه وجود دارد، ای کسانی که غفلت کرده‌اید!
شور قیامت به پا مهدی مطلق کند
چو جد خود مصطفی مه را منشق کند
هوش مصنوعی: زمانی که مهدی، ولی مطلق، ظهور کند، شور و هیجان قیامت برپا خواهد شد؛ او به مانند جد بزرگوارش، پیامبر مصطفی، نورانیّت و زیبایی را به دنیا خواهد بخشید.
حجت حق در جهان کار، به رونق کند
نگون به چاه عدم دشمن احمق کند
هوش مصنوعی: حجت الهی در جهان، کارها را رونق می‌بخشد و باعث می‌شود که تجربه‌های منفی به بی‌وجودی و نابودی منتهی شوند. در عین حال، دشمنان نادان را به شکست و فلاکت می‌کشاند.
به اهل بطلان بگو، هر چه کند حق کند
صراط حق شد عیان لعلکم ترجعون
هوش مصنوعی: به افراد نادرست بگو: هر چیزی که انجام دهند، حقیقت در آن نمود خواهد یافت. راه راست به وضوح مشخص شده، شاید شما بازگردید و راه درست را درک کنید.
مهدی صاحب زمان امام حی مبین
کعبه ارباب صدق قبله اهل یقین
هوش مصنوعی: مهدی، امام زمان، زنده و آشکار است و کعبه‌ای است برای کسانی که به صداقت ایمان دارند و به او روی می‌آورند.
مظهر پروردگار، رحمت بر عالمین
آنکه پی نصرتش آید حبل المتین
هوش مصنوعی: این شعر به ویژگی‌های الهی اشاره دارد و به بیان رحمت پروردگار بر تمام مخلوقات می‌پردازد. همچنین به کسانی که در جستجوی یاری و کمک او هستند، به عنوان کسانی که به یک رشته استوار و ارتباط قوی با او متصل می‌شوند، اشاره می‌کند.
علی عالی نسب پادشه یوم دین
قائم بر ذوالفقار لوکره المشرکون
هوش مصنوعی: علی، که از خاندان رفیع و بزرگ زاده است، در روز قیامت پادشاهی خواهد کرد و با شمشیر ذوالفقار خود بر دشمنان مذهب و کافران مسلط خواهد بود.
نور الهی بتافت باز، در این ناحیه
چو قله طور، شد ساحت این بادیه
هوش مصنوعی: نور الهی دوباره در این منطقه تابید، همچون قله کوه طور، این دشت نیز مقدس و قابل احترام شد.
دلبر صد نقش بین فی عیشة راضیه
دشمن بوجهل شد مأواه هاویه
هوش مصنوعی: دلبر با زیبایی‌های خود همه چیز را زیبا و دلنشین می‌سازد. او باعث می‌شود که زندگی شاداب و رضایت‌بخش به نظر برسد، اما در عین حال، دشمنی نادان به سوی بدبختی می‌رود.
کسان که پوشند تن به کسوت عاریه
عزیز بینندشان و انهم صاغرون
هوش مصنوعی: افرادی که به تن خود لباس امانتی می‌پوشند، در نظر دیگران گران‌قدر و محترم به نظر می‌رسند، در حالی که به حالت حقارت و خضوع قرار دارند.
ماه سحرخیز من ساقی شب زنده دار
خیز در این صبحدم جام صبوحی بیار
هوش مصنوعی: ای ماه زیبای سحر، ای ساقی شب بیدار، برخیز و در این صبح زود برایم جامی از شراب صبحگاهی بیاور.
وقت غنیمت شمار پای محبت بدار
به روز و شب از دو لب گوهر معنی ببار
هوش مصنوعی: زمان را زینت ببخش و ارزش آن را بدان، در هر روز و شب عشق را بزرگ بشمار. از دو لب خود همچون جواهرات، معانی زیبا و ارزشمند را بیان کن.
چونکه شده آشکار مظهر پروردگار
دع ذکرالمنکرین فانهم داخرون
هوش مصنوعی: زمانی که مظهر خداوند آشکار شد، به یاد داشته باشید که سخن از منکران بگویید، زیرا آن‌ها به زودی رسوا خواهند شد.
ای گهر بحر جود خسرو عالی نسب
به خلقت ممکنات شخص تو باشد سبب
هوش مصنوعی: ای گوهر دریاى بخشش، ای شاه با اصل و نسب بالا، ممکن است که وجود تو دلیل پیدایش موجودات باشد.
قائد خلق عجم قائم قوم عرب
خصم تو رسواتر، است ز همسر بولهب
هوش مصنوعی: رهبر مردم عجم، حامی و پشتیبان قوم عرب است. در مقابل تو، که رقیب او هستی، خداوند او را از همسر ابولهب رسواتر قرار داده است.
توئی که هر بی ادب شد ز کلامت ادب
ز منکرینت چه باک از آنکه لایفقهون
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که هر کسی به خاطر صحبت‌هایت به آداب و ادب می‌آموزد. از کسانی که به تو بی‌احترامی می‌کنند نگران نباش، زیرا آن‌ها درک درستی ندارند.
خجسته این انجمن از این مسمط بود
مسمط ما، به از هر چه مسمط بود
هوش مصنوعی: این محفل خوشحال و پرخوشی به خاطر این شعر موزون است و شعر ما از هر شعر موزونی بهتر است.
جود و خریط و نهاد فی المثل بط بود
شود، در آتش کباب اگرچه در شط بود
هوش مصنوعی: اگر بخواهم این جمله را به زبان ساده و روان توضیح دهم، می‌توان گفت که یک شخص خوب و سخاوتمند، حتی اگر در موقعیتی مناسب و مطلوب قرار نگیرد، همچون کبابی در آتش سوخته خواهد شد. در واقع، وضعیت یا محیط نمی‌تواند نشانه‌ی واقعی ارزش و ویژگی‌های او باشد. این بیان به نوعی به زوال یا از بین رفتن خوبی‌ها و ویژگی‌های مثبت افراد، حتی در شرایط نامطلوب اشاره دارد.
کیست که اندر سخن چو من مسلط بود
گویند ار هست کس گویم لایعلمون
هوش مصنوعی: کیست که در سخن مانند من مهارت دارد؟ اگر کسی باشد، می‌گویم که آنها نمی‌دانند.
«حاجب » درویش را خامه سحرآفرین
نویسد اندر کلام هذا سحر مبین
هوش مصنوعی: در این بیت به تصویر کشیده می‌شود که درویشی با استعداد و با روحیه‌ای خاص، به وسیله نیروی کلام خود، زیبایی و جاذبه‌ای ویژه ایجاد می‌کند. او توانایی دارد که با سخنانش، جادو و سحر خاصی را به وجود آورد که تأثیری عمیق در دل‌ها و افکار مردم می‌گذارد.
گیرد با نظم خود تمام روی زمین
ملک، به حق آن اوست بی حشم و بی نگین
هوش مصنوعی: با نظم و ترتیبش، تمام سرزمین را به تصرف در می‌آورد؛ زیرا آن ملک به حقیقت برای اوست، بدون اینکه به دارایی یا جواهرات نیاز داشته باشد.
کسان که نشناختند هستند خود مشرکین
به شأنشان کی سزد لفظ هم المفلحون
هوش مصنوعی: افرادی که خود را نشناخته‌اند، در واقع به مقام و شأن خود بی توجه هستند و شایسته نیست که به آنها عنوان "رستگاران" داده شود.