شمارهٔ ۶۹
یار آنقدر، به حسن بنازید و ناز کرد
کش روزگار هستی خود را نیاز کرد
با حقه بازیش فلک حقه باز باخت
باید قمار با فلک حقه باز کرد
زاهد ز کعبه رخت به دیر مغان کشید
تبدیل بر حقیقت مطلق مجاز کرد
گر مسجد است میکده و قبله خم می
باید به هفت وقت به مستی نماز کرد
زاهد بیا، به مسجد و میخوارگان ببین
کاین خانه را خدا ز، ریا بی نیاز کرد
تا این سرای را، در رحمت نمود باز
درهای کذب و نکبت و زحمت فراز کرد
دانست عشق من ذهب خالصم به عهد
چون کوره گشت بوته خود شکل گاز کرد
کوتاه پای ظلم و دراز است دست عدل
باید نشست راحت و پائی دراز کرد
دهر مشعبد فلک حقه باز، را
حق دست بست و بسته ارباب راز کرد
جز آرزو، چه صرفه و سود، از جهان برد
آن کس که عمر صرف طمع وقت آز کرد
«حاجب » بگوی مردم آزاده را خدای
ممتاز کرد و قابل هر امتیاز کرد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یار آنقدر، به حسن بنازید و ناز کرد
کش روزگار هستی خود را نیاز کرد
هوش مصنوعی: دوست آنقدر به زیبایی و دلربایی خود مغرور است و خود را برتر میداند که وقتی زمان نیاز به وجودش فرا برسد، به آن افتخار میکند.
با حقه بازیش فلک حقه باز باخت
باید قمار با فلک حقه باز کرد
هوش مصنوعی: به خاطر ترفندهایش، آسمان که خود حقهباز است، باید در بازی با آن دست به قمار زد.
زاهد ز کعبه رخت به دیر مغان کشید
تبدیل بر حقیقت مطلق مجاز کرد
هوش مصنوعی: زاهد که به عبادت و معنویت مشهور است، از کعبه (مکان مقدس مسلمانان) به میخانه (مکان معاشرت و آزادی) رفته است و در این تغییر رویه، به حقیقتی عمیقتر پی برده است که از نظر او، همانی که در ظاهر مجاز به نظر میرسید، در واقع حقیقت واقعی است.
گر مسجد است میکده و قبله خم می
باید به هفت وقت به مستی نماز کرد
هوش مصنوعی: اگر میکده به جای مسجد باشد و محور عبادت خم شراب، در این صورت باید در هر هفت نوبت مستی، به پرستش و ستایش پرداخت.
زاهد بیا، به مسجد و میخوارگان ببین
کاین خانه را خدا ز، ریا بی نیاز کرد
هوش مصنوعی: ای زاهد، بیایید به مسجد و کسانی که شرابخواری میکنند، تا ببینید که خداوند این خانه را از ریا و ظاهرسازی بینیاز کرده است.
تا این سرای را، در رحمت نمود باز
درهای کذب و نکبت و زحمت فراز کرد
هوش مصنوعی: تا این مکان را با لطف و رحمت خود، درهای نادرست و مشکلات را باز کرد.
دانست عشق من ذهب خالصم به عهد
چون کوره گشت بوته خود شکل گاز کرد
هوش مصنوعی: عشق من مانند طلا و خالص است، اما وقتی به آتش و مشکلاتی که در راه است، برخورد میکند، شکل و حالت خود را تغییر میدهد.
کوتاه پای ظلم و دراز است دست عدل
باید نشست راحت و پائی دراز کرد
هوش مصنوعی: در برابر ظلم و ستم، انسان باید به انتظار بماند و دست از تلاش برای ایجاد عدالت بر ندارد. عدالت همواره در دسترس است و میتوان به آرامش و آسایش رسید.
دهر مشعبد فلک حقه باز، را
حق دست بست و بسته ارباب راز کرد
هوش مصنوعی: دنیا دنیای تزویر و فریب است؛ اما خداوند دست حق را در این میان باز گذاشته و بر رازداران راستین کمک میکند.
جز آرزو، چه صرفه و سود، از جهان برد
آن کس که عمر صرف طمع وقت آز کرد
هوش مصنوعی: جز آرزو چیزی از این دنیا نصیب آن کسی نمیشود که عمرش را صرف تحریک خواستهها و امیدهای واهی کرده است.
«حاجب » بگوی مردم آزاده را خدای
ممتاز کرد و قابل هر امتیاز کرد
هوش مصنوعی: خداوند، انسانهای آزاد و بزرگ را مورد توجه ویژه قرار داده و به آنها ارزش و امتیازهای خاصی عطا کرده است.