شمارهٔ ۵۶
روشنیم سر تا پا گر زمانه تاریک است
گلشنیم پا تا سر راه وصل باریک است
یار، از قدم با ماست گر رقیب نامحرم
گه به فکر تفریق و گاه فکر تفکیک است
کیست کز غم عشقش جان به در تواند برد
دیلم است یا کرد است ترک یا که تاجیک است
انگلیس یا آلمان روس یا که اتریش است
ژاپنی است یا چینی روم یا که بلژیک است
هرچه امپراتور، است یا رئیسجمهور است
یا ز مسجد اقصی یا ز خاک مکزیک است
امر تو، بر او جاریست نهی تو، بر او ساریست
نی مجال شبهه استی نی مقام تشکیک است
خرمگس مکن زین بیش در کدوی ما وِز وِز
کز حق این گرامافون بر صدای موزیک است
در نهاد این کشتی در ضمیر این دریا
نور رستگاری بین چون کناره نزدیک است
از تصرف این بیت فخرهاست بر حافظ
روح پاک او حاضر هان برای تبریک است
مدعی تو خونخواری صلح کل مدزد از ما
این چه رندی بیجا این چه وضع پولتیک است
خامهام تفنگ آمد چامهام شرپنل توپ
«حاجبا» به دشمن گو، هان زمان شلیک است
اطلاعات
وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روشنیم سر تا پا گر زمانه تاریک است
گلشنیم پا تا سر راه وصل باریک است
هوش مصنوعی: ما در تمام وجودمان روشنایی و نور داریم، حتی اگر زمانه پر از ظلمت و تاریکی باشد. در عین حال، راه رسیدن به وصال و عشق، بسیار دشوار و باریک است.
یار، از قدم با ماست گر رقیب نامحرم
گه به فکر تفریق و گاه فکر تفکیک است
هوش مصنوعی: دوست ما در کنارمان است، حتی اگر رقیب ناپاکی باشد. گاهی تلاش میکند ما را از یکدیگر جدا کند و گاهی به دنبال شناسایی ماست.
کیست کز غم عشقش جان به در تواند برد
دیلم است یا کرد است ترک یا که تاجیک است
هوش مصنوعی: این شعر به بیان درد و رنج ناشی از عشق میپردازد و به سراغ افرادی میرود که تحمل این غم را دارند. شاعر به این پرسش میپردازد که چه کسی میتواند از غم عشق رهایی یابد و در این راستا اشاره به اقوام مختلفی مثل دیلمی، کردی، ترک و تاجیک دارد. به نوعی، او میخواهد بگوید که غم عشق، فراتر از قوم و نژاد است و همه انسانها میتوانند به نوعی آن را تجربه کنند.
انگلیس یا آلمان روس یا که اتریش است
ژاپنی است یا چینی روم یا که بلژیک است
هوش مصنوعی: این بیت به تنوع ملیتها اشاره دارد و به نوعی همهی کشورها و فرهنگها را به هم مرتبط میسازد. در واقع، این جمله بیانگر این است که اگرچه کشورهای مختلفی وجود دارند، ولی در نهایت همه انسانها و فرهنگها به شکلی به هم متصل هستند و در یک دنیای مشترک زندگی میکنند.
هرچه امپراتور، است یا رئیسجمهور است
یا ز مسجد اقصی یا ز خاک مکزیک است
هوش مصنوعی: هر کسی که در جایگاه قدرت قرار دارد، چه امپراتور باشد، چه رئیسجمهور، یا از هر جای دیگری مثل مسجد اقصی یا مکزیک، فرقی نمیکند.
امر تو، بر او جاریست نهی تو، بر او ساریست
نی مجال شبهه استی نی مقام تشکیک است
هوش مصنوعی: فرمان تو بر او نافذ است و نهی تو در مورد او همواره برقرار است. نه جایی برای شک و شبهه وجود دارد و نه زمینهای برای تردید.
خرمگس مکن زین بیش در کدوی ما وِز وِز
کز حق این گرامافون بر صدای موزیک است
هوش مصنوعی: پرواز مزاحم در کدو و ز buzzing نکن، زیرا از حقیقت این دستگاه، موسیقی به گوش میرسد.
در نهاد این کشتی در ضمیر این دریا
نور رستگاری بین چون کناره نزدیک است
هوش مصنوعی: درون این کشتی و در دل این دریا، نشانههایی از نجات و رستگاری وجود دارد، زیرا ساحل به ما نزدیک است.
از تصرف این بیت فخرهاست بر حافظ
روح پاک او حاضر هان برای تبریک است
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی بیانگر این است که حافظ، با روح پاک و ناب خود، در دنیای ادبیات و هنر، مقامی رفیع و برجسته دارد. او در این جایگاه، نه تنها ویژگیهایی چون فخر و بزرگی را به همراه دارد، بلکه برای افرادی که کارهایش را میستایند، به نوعی جای تبریک و تحسین نیز به وجود میآورد. این به نوعی نشاندهنده تأثیر و نفوذ او در دلها و ذهنها است.
مدعی تو خونخواری صلح کل مدزد از ما
این چه رندی بیجا این چه وضع پولتیک است
هوش مصنوعی: مدعی تو که خود را مدافع صلح میدانی، چرا از ما سوءاستفاده میکنی؟ این چه کار نادرست و غیرمنصفانهای است که انجام میدهی؟ این وضعیت سیاسی چه معنایی دارد؟
خامهام تفنگ آمد چامهام شرپنل توپ
«حاجبا» به دشمن گو، هان زمان شلیک است
هوش مصنوعی: قلم من مانند تفنگی است و شعر من به تندی توپ. به دشمن بگو که وقت عمل فرا رسیده است.