گنجور

شمارهٔ ۵۳

هر آنکه واقف دم نیست بی شک آدم نیست
نه آدم است هر آنکس که واقف دم نیست
ز جسم رایحه روح می کن استشمام
چه حاصل است ز روحی که او مجسم نیست
بروب خانه دل پاک از محبت غیر
در این حرم به خدا غیر دوست محرم نیست
ز دست پیر، ستان باده ای که قطره او
به حوض کوثر و در چاه ژرف زمزم نیست
قسم به ذروه کاخ رفیع حضرت تو
که با عریش جلال تو عرش اعظم نیست
علم به علمی و از عالم اعلمی جانا
چو تو، به علم و عمل عالمی به عالم نیست
تو را، ز هفت خط جام جم کنم آگاه
که ملک فقر کم از هفت کشور جم نیست
قدم ز ملک قدم در حدوث نه کز تو
کسی به شهر قدم یک قدم مقدم نیست
به پیش کلب تو چون لابه کرد شیر فلک
از آنکه شیر فلک همچو او معلم نیست
ز بانگ توپ و تفنگم گرفت دل «حاجب »
بیا که غیر تو کس صلح را مصمم نیست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر آنکه واقف دم نیست بی شک آدم نیست
نه آدم است هر آنکس که واقف دم نیست
هوش مصنوعی: هر کس که از لحظه‌های حال آگاه نیست و به زندگی در لحظه توجه نمی‌کند، واقعاً آدمی نیست.
ز جسم رایحه روح می کن استشمام
چه حاصل است ز روحی که او مجسم نیست
هوش مصنوعی: بوی روح از جسم به مشام می‌رسد، اما چه فایده‌ای دارد از روحی که به صورت شکل و جسم نیست؟
بروب خانه دل پاک از محبت غیر
در این حرم به خدا غیر دوست محرم نیست
هوش مصنوعی: دل خود را از محبت‌های دیگران خالی کن و فقط به دوست واقعی خود، یعنی خدا، عشق بورز. در این فضای مقدس، هیچ‌کس جز او نمی‌تواند به قلبت راه یابد.
ز دست پیر، ستان باده ای که قطره او
به حوض کوثر و در چاه ژرف زمزم نیست
هوش مصنوعی: از دست مرد دانا و باتجربه، باده‌ای بگیر که ارزش آن به اندازه‌ای است که حتی قطره‌ای از آن در حوض کوثر و در چاه عمیق زمزم پیدا نمی‌شود.
قسم به ذروه کاخ رفیع حضرت تو
که با عریش جلال تو عرش اعظم نیست
هوش مصنوعی: سوگند به بلندترین نقطه کاخ باشکوه تو که با وجود عظمت و جلال تو، عرش بزرگتر از آن نیست.
علم به علمی و از عالم اعلمی جانا
چو تو، به علم و عمل عالمی به عالم نیست
هوش مصنوعی: عزیزم، تو از همه‌ی دانشمندان با علم‌تر و باتجربه‌تری. هیچ عالم یا دانشمندی نمی‌تواند به‌اندازه‌ی تو در علم و عمل برجسته باشد.
تو را، ز هفت خط جام جم کنم آگاه
که ملک فقر کم از هفت کشور جم نیست
هوش مصنوعی: من تو را به علم و آگاهی هایی که از جام جم می‌گیرم، آشنا می‌کنم که سلطنت فقر، در مقایسه با هفت کشور جمشید، چیزی کم ندارد.
قدم ز ملک قدم در حدوث نه کز تو
کسی به شهر قدم یک قدم مقدم نیست
هوش مصنوعی: هیچ کسی به قدمت در دنیای وجود نمی‌رسد، چرا که قدمی که تو به پیش می‌گذاری، از تمام موجودات بالاتر و ارزشمندتر است.
به پیش کلب تو چون لابه کرد شیر فلک
از آنکه شیر فلک همچو او معلم نیست
هوش مصنوعی: وقتی شیری از آسمان به پرستش تو می‌پردازد، بدان که هیچ معلمی مانند تو وجود ندارد.
ز بانگ توپ و تفنگم گرفت دل «حاجب »
بیا که غیر تو کس صلح را مصمم نیست
هوش مصنوعی: به خاطر صدای توپ و تفنگ، دل «حاجب» به شدت نگران و پر اضطراب است. بیا و دریاب که هیچ‌کس به جز تو اراده‌ای برای برقراری صلح ندارد.