گنجور

شمارهٔ ۴۳

بسته زلف چو زنجیر تو بس شیر نر است
خسته چشم تو بس آهوی دشت تتراست
ابرویت سخت کمان است بر و مژگان بر
پیش این تیر و کمان سینه عالم سپر است
درج یاقوت لب لعل تو ای در سمین
هست درجی که در او درج دو رشته کمر است
زاده هفت آب و چار امی نی نی از انک
امهاتند تو را دختر و آبا پسر است
سه موالید نواده تو از آنند یقین
زاده هر پسر و دختر فرخ سیر است
غیر بتگر که بود مادر، بت یا پدرش
توئی آن بت که هنر مادر و علمت پدر است
هر شجر را ثمری باید اگر نه حطب است
شخص بی علم و هنر چون شجر بی ثمر است
از قدم شمس و قمر این سفری آن حضری است
بنگر این شمس و قمر وش به زمین نوسفر است
سرور آنست سر افراخته بر در نایند
درگهت سجده گه اینهمه بی پا و سر است
علم صلح برافراشته با پرچم عدل
سایه اش تا، به ابد بر سر هر خشک و تر است
بی هنر را تو مدان کامل و فرزانه و راد
«حاجب » واجب ما مایل اهل هنر است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بسته زلف چو زنجیر تو بس شیر نر است
خسته چشم تو بس آهوی دشت تتراست
هوش مصنوعی: زلف‌های پیچیده‌ات مانند زنجیری است که جذابیت خاصی دارد. چشمانت هم به اندازه‌ی یک آهوی زیبا در دشت، دل‌ربایند و دلنشین‌اند.
ابرویت سخت کمان است بر و مژگان بر
پیش این تیر و کمان سینه عالم سپر است
هوش مصنوعی: ابروی تو مانند کمانی محکم است و مژه‌هایت تیرهایی هستند که به سمت قلب همه نشانه رفته‌اند و قلب جهان را به عنوان سپر در مقابل این تیر و کمان قرار داده‌ای.
درج یاقوت لب لعل تو ای در سمین
هست درجی که در او درج دو رشته کمر است
هوش مصنوعی: یاقوتی که بر لب لعل تو درخشش دارد، گواهی بر زیبایی و ارزش توست، مانند دو رشته کمری که در آن به زیبایی و ظرافت تنیده شده‌اند.
زاده هفت آب و چار امی نی نی از انک
امهاتند تو را دختر و آبا پسر است
هوش مصنوعی: تو از نسل هفت آب و چهار مادر به دنیا آمده‌ای و به خاطر این خصلت‌ها، دختر و پسر از آن تو هستند.
سه موالید نواده تو از آنند یقین
زاده هر پسر و دختر فرخ سیر است
هوش مصنوعی: فرزندان تو بدون شک از نسل تو هستند و هر پسر و دختر خوشبختی را به همراه دارند.
غیر بتگر که بود مادر، بت یا پدرش
توئی آن بت که هنر مادر و علمت پدر است
هوش مصنوعی: غیر از پرستش و اعتقاد به چیزهای مقدس، کسی که برای تو ارزشمند است، همان کسی است که به او نسبت به هنر و دانشش افتخار می‌کنی. تو همان نماد زیبایی و دانش هستی که از ویژگی‌های مادر و پدر خود نشأت گرفته‌ای.
هر شجر را ثمری باید اگر نه حطب است
شخص بی علم و هنر چون شجر بی ثمر است
هوش مصنوعی: هر درختی باید میوه‌ای داشته باشد، در غیر این صورت مانند چوب بی‌فایده است. انسان‌های بی‌علم و هنر هم مثل درختانی هستند که میوه‌ای ندارند و بنابراین بی‌فایده‌اند.
از قدم شمس و قمر این سفری آن حضری است
بنگر این شمس و قمر وش به زمین نوسفر است
هوش مصنوعی: با وجود خورشید و ماه، سفرهایی آغاز می‌شود و حضوری تازه شکل می‌گیرد. به این خورشید و ماه نگاه کن، که زمین را برای سفر نویی آماده کرده‌اند.
سرور آنست سر افراخته بر در نایند
درگهت سجده گه اینهمه بی پا و سر است
هوش مصنوعی: کسی که در برابر تو ایستاده و با کمال افتخار خود را نشان می‌دهد، در حقیقت درِ تو را می‌پرستد، و این شخص با آن‌که بی‌پا و بی‌سر است، همچنان ارزش و مقام تو را به عینه می‌بیند.
علم صلح برافراشته با پرچم عدل
سایه اش تا، به ابد بر سر هر خشک و تر است
هوش مصنوعی: علم علم صلح با پرچم عدالت همیشه در حال برافراشته شدن است و سایه‌اش بر سر همه انسان‌ها، چه خشک و چه تر، تا ابد باقی خواهد ماند.
بی هنر را تو مدان کامل و فرزانه و راد
«حاجب » واجب ما مایل اهل هنر است
هوش مصنوعی: شخصی که هنری ندارد را کامل و دانا ندان، زیرا مقام مهم و لازم ما به اهل هنر مربوط می‌شود.