گنجور

شمارهٔ ۲۴

بود تا صبح مهمان یارم امشب
ز بخت و عمر برخوردارم امشب
بود روح القدس تا صبح ساقی
که هم پیمانه شد دلدارم امشب
بود در بر مرا آن آیت نور
مسلم گشت نور و نارم امشب
سر، دارم نویسد حق هوالله
اگر دستش کشد بر، دارم امشب
به دریای حقیقت غوطه زد، دل
برآمد گوهر شهوارم امشب
به شست صبح هر ماهی نهنگیست
چو شست انگشت خود بر دارم امشب
قمر شد چون سحاب از چشم بگذشت
ثوابت شد همه سیارم امشب
همه خفتند و بیداری نمانده است
زهی از طالع بیدارم امشب
تعالی الله بغیر از یار در، دار
نباشد تا سحر دیارم امشب
به من تسلیم شد آن شوخ دلدار
بحق بر یار خود مختارم امشب
شدم شیدای لیلی آفرینی
که هامون گرد مجنون وارم امشب
به همره در حیات و در مماتم
همین سودا که بر سر دارم امشب
دل و جان رفت از دستم ولیکن
چو «حاجب » بر سران سردارم امشب

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بود تا صبح مهمان یارم امشب
ز بخت و عمر برخوردارم امشب
هوش مصنوعی: امشب تا صبح مهمان یارم هستم و از خوشبختی و زندگی‌ام لذت می‌برم.
بود روح القدس تا صبح ساقی
که هم پیمانه شد دلدارم امشب
هوش مصنوعی: تا صبح، روح قدسی در کنار ساقی بود که امشب دلبرم پیمانه‌دار شده است.
بود در بر مرا آن آیت نور
مسلم گشت نور و نارم امشب
هوش مصنوعی: امشب در کنار من نشانه‌ای از نور و روشنی وجود دارد که باعث شده است که روشنایی و تاریکی به وضوح حس شوند.
سر، دارم نویسد حق هوالله
اگر دستش کشد بر، دارم امشب
هوش مصنوعی: امشب اگر دست الهی به من برسد، سر و جانم را تقدیم می‌کنم.
به دریای حقیقت غوطه زد، دل
برآمد گوهر شهوارم امشب
هوش مصنوعی: امشب در عمق حقیقت فرو رفتم و از دل خود زیبایی و لذتی خاصی را کشف کردم.
به شست صبح هر ماهی نهنگیست
چو شست انگشت خود بر دارم امشب
هوش مصنوعی: هر صبح، مثل شست انگشت من که امروز برمی‌دارم، در مقایسه با نهنگ در دریاست. این تصویر نشان‌دهنده این است که هر صبح می‌تواند آغاز جدیدی باشد و ما قدرت تغییر و حرکت داریم.
قمر شد چون سحاب از چشم بگذشت
ثوابت شد همه سیارم امشب
هوش مصنوعی: ماه مانند ابر از جلوی چشم‌ها عبور کرد و همه ستاره‌ها در این شب برایم ثابت و بی‌حرکت شدند.
همه خفتند و بیداری نمانده است
زهی از طالع بیدارم امشب
هوش مصنوعی: همه خوابیدند و هیچ کس بیدار نیست، چه خوب که من امشب بیدارم.
تعالی الله بغیر از یار در، دار
نباشد تا سحر دیارم امشب
هوش مصنوعی: خداوند بی یاری در کنار من وجود ندارد، تا صبحی که در این دیار هستم.
به من تسلیم شد آن شوخ دلدار
بحق بر یار خود مختارم امشب
هوش مصنوعی: امشب، معشوقه‌ی بازیگوش دل به من داده و به من اجازه‌ی انتخاب و تصرف در احساساتش را داده است.
شدم شیدای لیلی آفرینی
که هامون گرد مجنون وارم امشب
هوش مصنوعی: امشب در حال و هوای عشق لیلی هستم و به شدت شیفته و مجنون او شده‌ام، مانند گرد و خاکی که در هامون پراکنده می‌شود.
به همره در حیات و در مماتم
همین سودا که بر سر دارم امشب
هوش مصنوعی: در زندگی و حتی پس از مرگ، همچنان به این فکر و احساس مشغول هستم که امشب برایم اهمیت دارد.
دل و جان رفت از دستم ولیکن
چو «حاجب » بر سران سردارم امشب
هوش مصنوعی: دل و جانم را از دست دادم، اما امشب مانند «حاجب» بر سر فرماندهان ایستاده‌ام.