گنجور

رباعی شمارهٔ ۱۰

نی قصهٔ آن شمع چگل بتوان گفت
نی حالِ دلِ سوخته‌دل بتوان گفت
غم در دلِ تنگِ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غمِ دل بتوان گفت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نی قصهٔ آن شمع چگل بتوان گفت
نی حالِ دلِ سوخته‌دل بتوان گفت
هوش مصنوعی: نمیتوان داستان شمعی را که به آرامی می‌سوزد بازگو کرد و نمی‌توان حال دل کسی را که در درونش می‌سوزد توضیح داد.
غم در دلِ تنگِ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غمِ دل بتوان گفت
هوش مصنوعی: غم و اندوه در دل من به خاطر این است که هیچ دوستی ندارم که بتوانم با او از غم‌هایم صحبت کنم.

خوانش ها

رباعی شمارهٔ ۱۰ به خوانش محسن لیله‌کوهی
رباعی شمارهٔ ۱۰ به خوانش مریم فقیهی کیا

حاشیه ها

1392/03/23 18:05

خیلی زیبا بود...

1393/01/09 22:04
علی

به نظر می رسه نوشتار مصرع اول بدین گونه صحیح تر باشد:
نی قصه آن شمع چو گل بتوان گفت

1393/01/10 11:04

«چگل» آن طور که من در یادداشتهای علامه قزوینی دیده‌ام نام یکی از قبایل ترک است که زنان آن به زیبارویی شهره بوده‌اند.

1393/08/02 21:11

دراین رباعی،کنایه از شمع چِگل،یار زیباروی است.چِگل منسوب به قبایل چِگلیان از ترکان قراخانی است و زنان بسیار زیبارویی داشته است و خواجه بدرستی در این رباعی بین شمع چِگل و سوخته دل تناسب ایجاد نموده است.(واژه جو گل که علی آقا نوشته اند در این رباعی درست نیست).

1393/11/01 09:02
فرشید نیکپوری

واژه چِگِل و یا کنایه شمع چِگِل در ادبیات پارسی به زیبا و زیبارویی مانند شده است.
ویکی پدیا

1394/06/30 06:08
نعمت اللهی

با سلام خدمت همه بزگواران،
در لهجه شیرازی به دختر زیبا ، چکل (chakol) یا چکر (chakor)میگویند.
بنظر میاید که این کلمه مسیر زیر رو پیموده باشه:
چو گل->چه گل->چگل->چکل->چکر

1394/06/06 23:09
جمشید پیمان

حافظ در یکی از زیبا ترین غزل هایش، از واژه چگل استفاده کرده است: سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل ..... شاه ترکان فارغ است از حال ما،کو رستمی.

1395/03/21 01:05
سحر

همونطور که دوستان اشاره کردند چِگِل درسته و اسم یک مکانه که ساکنینش به زیبارویی مشهور بودند.

1395/04/12 02:07
سیدمحمد

محقق همان بیند اندر ابل
که در خوبرویان چین و چگل .
سعدی
شمع چگل اشاره به زیبا روی چگلی دارد که ناحیتی ست در ترکستان

سلام همون واژه چگل درست هست که به معنی زیبارو هست که به ناحیه ای ترکان برمیگردد که زنانشان به زیبارویی و طنازی مشهورن چرا ه در دیوان محمد شیرین مغربی که خود نیز زادگاهش در قریه انبند رودقات تبریز هست که میشه گفت اصالتا ترک هست و آشنا به همان منطقه ای که زنانشان مشهورن به زیبایی نیز بیتی آمده که واژه چگل به کار رفته که به معنی زیبارو هست:
چو نگار چگلی خوب به خوبی تو نیست
نتوان گفت به خوبی چو نگار چگلی

1395/07/10 01:10
هیچ اگر سایه پذیرد منم آن سایه هیچ...

گفتی به از من در چگل
صورت نبندد آب و گل
ای سست مهر سخت دل
ما نیز هم بد نیستیم..
سعدیا...
فکر می کنم این بیت معنا و مفهوم چگل را کافی ست...

1399/01/09 22:04
Azitayan

از مردم چگل بردگان زیباروی را به ایران می‌آورده‌اند از این رو در نزد شاعران فارسی‌زبان و در ادبیان فارسی به زیبایی و خوش‌اندامی از ایشان یاد شده‌است. و واژهٔ چِگِل یا کنایه شمع چِگِل در ادبیات پارسی به زیبا و زیبارویی مانند شده‌است.
چو افراسیاب ان چهارم پسر کمر بسته آمد به پیش پدر
بدو داد ترک چگل صدهزار زره دار و با گرزه گاو سار
که باشد نگهدار پشت پشنگ نپیچد اگر بارد از ابر سنگ