حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۵۸

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>آن کیست تا به حضرت سلطان ادا کند</p></div>
<div class="m2"><p>کز جور چرخ گشت شتر گربه‌ها پدید</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>رندی نشست بر سر سجّادۀ قضا</p></div>
<div class="m2"><p>حیزی دگر به مرتبۀ سروری رسید</p></div></div>
<div class="b" id="bn3"><div class="m1"><p>آن رند گفت چشم و چراغ انس منم</p></div>
<div class="m2"><p>وآن حیز گفت نطفۀ داودم و فرید</p></div></div>
<div class="b" id="bn4"><div class="m1"><p>ای آصف زمانه ز بهر خدا بگو</p></div>
<div class="m2"><p>با خسروی که دولت او هست برمزید</p></div></div>
<div class="b" id="bn5"><div class="m1"><p>شاها روا مدار که مفعول من یراد</p></div>
<div class="m2"><p>گردد به روزگار تو فعّال من یرید</p></div></div>

دیوان حافظ، قاسم انوار و شمس مغربی به خط میر علی کاتب سلطانی نسخه‌برداری شده در سال ۹۲۷ قمری » تصویر 465

کهن‌ترین نسخهٔ دیوان حافظ از کتابخانهٔ نور عثمانیه ۸۰۱ هجری - تصویر ۳۸

شمارهٔ ۵۹

آن کیست تا به حضرت سلطان ادا کند
کز جور چرخ گشت شتر گربه ها پدید
رندی نشست بر سر سجادۀ قضا
حیزی دگر به مرتبۀ سروری رسید
آن رند گفت چشم و چراغ انس منم
وآن حیز گفت نطفۀ داودم و فرید
ای آصف زمانه ز بهر خدا بگو
با خسروی که دولت او هست برمزید
شاها روا مدار که مفعول من یراد
گردد به روزگار تو فعال من یرید

شمارهٔ ۵۷

شمارهٔ ۵۸

آن کیست تا به حضرت سلطان ادا کند

کز جور چرخ گشت شتر گربه‌ها پدید

رندی نشست بر سر سجّادۀ قضا

حیزی دگر به مرتبۀ سروری رسید

آن رند گفت چشم و چراغ انس منم

وآن حیز گفت نطفۀ داودم و فرید

ای آصف زمانه ز بهر خدا بگو

با خسروی که دولت او هست برمزید

شاها روا مدار که مفعول من یراد

گردد به روزگار تو فعّال من یرید

شمارهٔ ۵۸

اطلاعات