گنجور

شمارهٔ ۴۵

ساقی اگرت هوای ما هی،
جز باده مباد نزد ما هی!
سجّاده و خرقه در خرابات
بفروش و بیار جرعه ای می
گر زنده دلی شنو ز مستان
در گلشن جان ندای یا حی
با درد درآ به بوی درمان
کونین نگر ز عشق لاشی
اسرار دل است در ره عشق
آواز سماع و نالهٔ نی
یک مفلس پاک باز در عشق
بهتر ز هزار حاتم طی
سلطان صفت آن بت پری روی
می آمد و خلق شهر در پی
مردم نگران به روی خوبش
وز شرم گرفته عارضش خوی
حافظ ز غم تو چند نالد
آخر من دلشکسته تا کی
بنشینم و با غم تو سازم
جان در سرو کار عشق بازم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: حمیدرضا محمدی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی اگرت هوای ما هی،
جز باده مباد نزد ما هی!
هوش مصنوعی: ای ساقی، اگر هرگز به یاد ما هستی، جز شراب هیچ چیزی در پیش ما قبول نکن!
سجّاده و خرقه در خرابات
بفروش و بیار جرعه ای می
هوش مصنوعی: فرش و لباس ریا را در مکان‌های خراب و ناپسند بفروش و یک جرعه شراب بیاور.
گر زنده دلی شنو ز مستان
در گلشن جان ندای یا حی
هوش مصنوعی: اگر دل زنده و زنده‌ای داری، صدای خوش و شاداب مستان را در گلشن جان بشنو که ندا می‌دهد: ای زندگی!
با درد درآ به بوی درمان
کونین نگر ز عشق لاشی
هوش مصنوعی: با درد خود به جستجوی درمان بیا، زیرا عشق مانند دارویی کشنده است که به تو کمک می‌کند.
اسرار دل است در ره عشق
آواز سماع و نالهٔ نی
هوش مصنوعی: در عشق، دل پر از رازهایی است که با نغمه‌های خوش و صدای نی به گوش می‌رسد.
یک مفلس پاک باز در عشق
بهتر ز هزار حاتم طی
هوش مصنوعی: یک فرد بی‌پول و صادق در عشق، از هزاران شخص ثروتمند و بخشنده برتر است.
سلطان صفت آن بت پری روی
می آمد و خلق شهر در پی
هوش مصنوعی: یک فرد با زیبایی و جذبه‌ای مانند سلطان، از دور می‌آمد و مردم شهر به دنبال او بودند.
مردم نگران به روی خوبش
وز شرم گرفته عارضش خوی
هوش مصنوعی: مردم نگران زیبایی چهره او هستند و از شرمی که بر چهره‌اش نشسته، بهت‌زده‌اند.
حافظ ز غم تو چند نالد
آخر من دلشکسته تا کی
هوش مصنوعی: حافظ از شدت غم تو چقدر باید ناله کند؟ آخر من با دل شکسته‌ام، اما این وضعیت تا کی ادامه خواهد داشت؟
بنشینم و با غم تو سازم
جان در سرو کار عشق بازم
هوش مصنوعی: من در کنار تو می‌نشینم و با غم و اندوهت کنار می‌آیم و زندگی‌ام را در عشق بازسازی می‌کنم.

خوانش ها

شمارهٔ ۴۵ به خوانش محمدرضا مومن نژاد

حاشیه ها

1400/06/19 16:09
مهرداد

مصرع دوم می بایست اصلاح شود:‌ کویی نگری ز عشق لا شَی

1400/06/19 17:09
مهرداد

لطفا اصلاح شود. در گلشن جان ندای یاحی

1400/06/19 17:09
مهرداد

لطفا اصلاح شود. جان در سرِکارِ عشق بازم.

1400/06/19 19:09
همیرضا

لطفا برای اصلاح‌ها حاشیه نگذارید.

«ویرایش» را بزنید و اصلاح کنید.