شمارهٔ ۴۳
خوشتر از کوی خرابات نباشد جایی
که به پیرانه سرم دست دهد ماوایی
آرزو میکندم از تو چه پنهان دارم
شیشهٔ باده و طلعت خوش زیبایی
جای من دیر مغان است مروح وطنی
رای من رای بتان است مبارک رایی
چه کنی نوش که در دیر چو من شیدا نیست
نیست این جز سخن بوالهوس رعنایی
به ادب باش که هر کس نتواند گفتن
سخن پیر مگر برهمنی یا رایی
صنما غیر تو در خاطر ما کی گنجد
که مرا نیست به غیر از تو به کس پروایی
رحم کن بر دل مجروح خراب حافظ
زآن که هست از پی امروز یقین فردایی
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: حمیدرضا محمدی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوشتر از کوی خرابات نباشد جایی
که به پیرانه سرم دست دهد ماوایی
هوش مصنوعی: هیچ جایی بهتر از محلهی خراباتیها نیست که در سن پیری بتوانم در آنجا پناه بگیرم.
آرزو میکندم از تو چه پنهان دارم
شیشهٔ باده و طلعت خوش زیبایی
هوش مصنوعی: آرزو میکنم از تو چه چیزهایی را پنهان کنم؛ شیشهی شراب و چهرهی زیبای تو.
جای من دیر مغان است مروح وطنی
رای من رای بتان است مبارک رایی
هوش مصنوعی: جای من در کنار اهل عیش و زندگی است و وطن من همان جاست. نظر من هم نظر معبودها و محبوبهاست که همواره خوشبخت و مطلوب است.
چه کنی نوش که در دیر چو من شیدا نیست
نیست این جز سخن بوالهوس رعنایی
هوش مصنوعی: چه کار میتوانی بکنی وقتی در میخانه کسی مانند من دیوانه وجود ندارد؟ این تنها سخن بازیگوشی است.
به ادب باش که هر کس نتواند گفتن
سخن پیر مگر برهمنی یا رایی
هوش مصنوعی: با ادب و احترام برخورد کن، زیرا کسی که نتواند از خ wise بزرگ سخن بگوید، تنها میتواند حرفهای افرادی بیمایه یا کمعقل را تکرار کند.
صنما غیر تو در خاطر ما کی گنجد
که مرا نیست به غیر از تو به کس پروایی
هوش مصنوعی: ما هیچ کسی را جز تو در ذهن نداریم و هیچ توجهی به دیگران نمیکنیم.
رحم کن بر دل مجروح خراب حافظ
زآن که هست از پی امروز یقین فردایی
هوش مصنوعی: به دل شکسته و آسیبدیده حافظ رحم کن، زیرا امروز هر چه که باشد، بدون تردید فردایی در پیش است.