گنجور

شمارهٔ ۳۸

برو زاهد به امیدی که داری
که دارم همچو تو امیدواری
به جز ساغر چه دارد لاله در دست
بیا ساقی بیاور آنچه داری
مرا در رسته دیوانگان کش
که مستی خوشتر است از هوشیاری
بپرهیز از من ای صوفی بپرهیز
که کردم توبه از پرهیزکاری
بیا دل در خم گیسوی او بند
اگر خواهی خلاصی رستگاری
به دور گل خدا را توبه بشکن
که عهد گل ندارد استواری
عزیزا نوبهار عمر بگذشت
چو بر طرف چمن باد بهاری
بیا حافظ به پند تلخ کن نوش
چرا عمری به غفلت می گذاری

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: حمیدرضا محمدی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برو زاهد به امیدی که داری
که دارم همچو تو امیدواری
هوش مصنوعی: ای زاهد، با امیدی که برای خود داری برو؛ اما بدان که من هم همچون تو امیدوارم.
به جز ساغر چه دارد لاله در دست
بیا ساقی بیاور آنچه داری
هوش مصنوعی: لاله فقط ساغر را در دست دارد، بیا ای ساقی، هرچه را که داری بیاور.
مرا در رسته دیوانگان کش
که مستی خوشتر است از هوشیاری
هوش مصنوعی: مرا به جمع دیوانگان ببر زیرا حال مستی بهتر از حالت هوشیاری است.
بپرهیز از من ای صوفی بپرهیز
که کردم توبه از پرهیزکاری
هوش مصنوعی: ای صوفی، از من دوری کن که من از پرهیزکاری توبه کرده‌ام.
بیا دل در خم گیسوی او بند
اگر خواهی خلاصی رستگاری
هوش مصنوعی: در اینجا گفته می‌شود که اگر می‌خواهی به آرامش و رستگاری دست یابی، باید به عشق و زیبایی او توجه کنی و دل خود را به او بسپاری.
به دور گل خدا را توبه بشکن
که عهد گل ندارد استواری
هوش مصنوعی: به دور گل، توبه‌ات را بشکن، زیرا که گل به عهد و پیمان خود پایبند نیست.
عزیزا نوبهار عمر بگذشت
چو بر طرف چمن باد بهاری
هوش مصنوعی: عزیذ، بهار زندگی‌ات سپری شده است، مانند بادی که بهاری می‌وزد و برگ‌های چمن را به حرکت درمی‌آورد.
بیا حافظ به پند تلخ کن نوش
چرا عمری به غفلت می گذاری
هوش مصنوعی: بیا حافظ، به خاطر پند تلخی که هست، از نوشی که میخوری بگذر. چرا در تمام عمرت غافل و بی‌توجه بوده‌ای؟

خوانش ها

شمارهٔ ۳۸ به خوانش محمدرضا مومن نژاد