گنجور

شمارهٔ ۲۹

بلبل اندر ناله و، گُل خندهٔ خوش می‌زند
چون نسوزد دل که دلبر در وِی آتش می‌زند؟
زاهدا، از تیرِ مژگانش حذر کردن چه سود؟
زخمِ پنهانم به ابروی کَمانکش می‌زند
ناخوشی‌ها دیده‌ام از زاهدِ پشمینه‌پوش
من غلامِ مطربم کابریشمِ خوش می‌زند
محتسب، با ساغرِ رندان شکستن، روز و شب
بادهٔ سرخ از صراحیّ منقّش می‌زند
حافظ عاشق، به رَغمِ زاهدِ دنیاپرست
بادهٔ نوشین به روی یارِ مهوش می‌زند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: حمیدرضا محمدی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بلبل اندر ناله و، گُل خندهٔ خوش می‌زند
چون نسوزد دل که دلبر در وِی آتش می‌زند؟
هوش مصنوعی: پرنده‌ای در حال ناله است و گل با شادی می‌خندد. چطور ممکن است دل به آتش عشق معشوق نسوزد در حالی که این همه شور و حال در اطرافش جاری است؟
زاهدا، از تیرِ مژگانش حذر کردن چه سود؟
زخمِ پنهانم به ابروی کَمانکش می‌زند
هوش مصنوعی: ای زاهد، چه فایده‌ای دارد که از تیر نگاهش دوری کنی؟ درد پنهان من به زیبایی ابروی کمانکش اشاره می‌کند.
ناخوشی‌ها دیده‌ام از زاهدِ پشمینه‌پوش
من غلامِ مطربم کابریشمِ خوش می‌زند
هوش مصنوعی: من مشکلات زیادی را از عابدی که لباس پشمین می‌پوشد، دیده‌ام، اما من نوکر نوازنده‌ای هستم که با ساز خوش می‌نوازد.
محتسب، با ساغرِ رندان شکستن، روز و شب
بادهٔ سرخ از صراحیّ منقّش می‌زند
هوش مصنوعی: محافظ، هر لحظه با دوستانش از جام‌ها می‌نوشد و به طور مداوم شراب سرخ را از ظرف‌های زیبا و زینتی می‌ریزد.
حافظ عاشق، به رَغمِ زاهدِ دنیاپرست
بادهٔ نوشین به روی یارِ مهوش می‌زند
هوش مصنوعی: حافظ، با وجود اینکه زاهدان دنیاپرست او را سرزنش می‌کنند، همچنان به عشق و شادمانی می‌پردازد و به محبوب زیبایش شراب نوشین می‌دهد.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۹ به خوانش محمدرضا مومن نژاد
شمارهٔ ۲۹ به خوانش محسن لیله‌کوهی