گنجور

شمارهٔ ۲۳

ببین هلالِ محرّم بخواه ساغر راح
که ماه اَمن و اَمان است و سال صلح و صلاح
نزاع بر سر دنیای دون گدا نکند
به پادشه بِنه ای نور دیده کوی فلاح
عزیز دار زمانِ وصال را، کـ‌آن دَم
مقابلِ شبِ‌قدر است و روزِ اِستِفتاح
بیار باده که روزش به خیر خواهد بود
هر آن که جام صبوحی نهد چراغ صباح
کدام طاعتِ شایسته آید از من مست
که بانگِ شام ندانم ز فالق الاصباح
دلا تو غافلی از کار خویش و می‌ترسم
که کس درت نگشاید چو گم کنی مفتاح
به بوی وصل چو حافظ شبی به روز آور
که بشکفد گل بختت ز جانبِ فتّاح
زمان شاه شجاع است و دور حکمت و شرع
به راحت دل و جان کوش در صباح و رواح

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: حمیدرضا محمدی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ببین هلالِ محرّم بخواه ساغر راح
که ماه اَمن و اَمان است و سال صلح و صلاح
هوش مصنوعی: هلال ماه محرم را ببین و از آن داشته‌های خوش را طلب کن، زیرا این ماه نشانه‌ امنیت و آرامش است و زمان صلح و رفاه به حساب می‌آید.
نزاع بر سر دنیای دون گدا نکند
به پادشه بِنه ای نور دیده کوی فلاح
هوش مصنوعی: کسی که در پی موفقیت‌های بزرگ و دنیای بهتر است، می‌داند که دعوا و جدل بر سر چیزهای کم‌ارزش و ناچیز، نه تنها ارزش ندارد بلکه او را از اهداف اصلی‌اش دور می‌کند. تلاش برای رسیدن به بالاترین قله‌ها و فلاح واقعی، نیازمند تمرکز و دوری از حواشی و مشاجرات بی‌هدف است.
عزیز دار زمانِ وصال را، کـ‌آن دَم
مقابلِ شبِ‌قدر است و روزِ اِستِفتاح
هوش مصنوعی: دوست داشته باش زمانِ دیدار را، چرا که آن لحظه برابر با شبِ قدر و روزِ آغازین و با ارزش است.
بیار باده که روزش به خیر خواهد بود
هر آن که جام صبوحی نهد چراغ صباح
هوش مصنوعی: باده بیاور که روز خوبی خواهد داشت، هر کسی که صبح زود لیوان شراب بنوشد و صبح را روشن کند.
کدام طاعتِ شایسته آید از من مست
که بانگِ شام ندانم ز فالق الاصباح
هوش مصنوعی: کدام عبادت و فرمانبرداری می‌تواند از من دیوانه سر بزند، در حالی که من حتی صدای شب را از صبح متفاوت نمی‌توانم تشخیص دهم.
دلا تو غافلی از کار خویش و می‌ترسم
که کس درت نگشاید چو گم کنی مفتاح
هوش مصنوعی: ای دل، تو از کارهای خود غافلی و می‌ترسم که اگر راهی را گم کنی، هیچ‌کس به تو کمک نکند و در را به رویت نگیرد.
به بوی وصل چو حافظ شبی به روز آور
که بشکفد گل بختت ز جانبِ فتّاح
هوش مصنوعی: در زمان وصال، مانند حافظ، شب را به روز مبدل کن تا بخت تو مانند گلی که شکوفا می‌شود، از جانب کسی خوش‌قسمت بگشاید.
زمان شاه شجاع است و دور حکمت و شرع
به راحت دل و جان کوش در صباح و رواح
هوش مصنوعی: در زمان شاه شجاع، دور از حکمت و قوانین شرعی، در آسایش خاطر و روح، در صبح و عصر تلاش کن.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۳ به خوانش محمدرضا مومن نژاد
شمارهٔ ۲۳ به خوانش محسن لیله‌کوهی

حاشیه ها

1396/12/09 06:03

مسئولین محترم سایت گنجور جای غزل زیبای: ببین هلال محرم بخواه ساغرراح" که دراغلب نسخه های قدیمی ثبت شده دراین سایت خالیست. غزل وشرحی برحاشیه ی آن تقدیم حضورمی گردد تادرصورت صلاحدید ثبت فرمائید باتشکر واحترام ساقی.
ببین هلالِ محرّم بخواه ساغر راح
که ماه اَمن و اَمان است و سال صلح و صلاح
این غزل راحافظ خطاب به شجاع سروده است. ظاهراً شاه شجاع برای ادب کردن شاه محمود لشکری عازم اصفهان کرده وبدون جنگ وخونریزی به هدف و خواسته ی خودنایل شده بوده که حافظ اینچنین امیدوارانه اورابه باده نوشی دعوت می کند.
درصفحه 276 تاریخ عصر حافظ نوشته ی جناب دکتر قاسم غنی می خوانیم:" ....و نیز به ظنّ قوی غزل زیر که در غالبِ نسخ حافظ دیده می شود بعد از فتح اصفهان و بازگشت به شیراز سروده شده باشد...."
هلال: ماه نو،شب اوّل ماه
محرّم: پیش از اسلام در میان ماه های قمری چهار ماه (رجب، ذی القعده، ذی الحجه، محرم) حرام بوده که در آن بر طبق سنّت حتی در جاهلیّت جنگ و خون ریزی حرام و پیکار در آن زشت شمرده می شد و هر قبیله ای هم که با هم جنگ داشتند، مانند: اوس و خزرج که 120 سال با هم نزاع و پیکار می کردند، در این چهار ماه متارکه می کردند. پس ازظهور اسلام نیزهمچنان تابه امروز ماه های حرام مورد احترام باقی مانده است. به همین سبب به ماه اَمن وصلح وصلاح معروف شده است.
راح: باده، شادمانی
معنی بیت: (ای شاه شجاع، به شکرانه ی اینکه بلای یک جنگ ویرانگر مرتفع ودراین ماه محرم ماه بین تو شاه محمود صلح وسازش شد) هلال ماه محرّم راببین وساغرشراب طلب کن وشادمان باش که این ماه برای ما ماه اَمن وآرامش وسال صلح وصفا گشته است.
نزاع برسردنیای دون گدا نکند
به پادشه بِنَه ای نوردیده کوی فلاح
نزاع: جنگ ودعوا
دون : پَست وبی ارزش
گدا: درویش،شاه شجاع خودشاعربوده و خصلتهای درویشانه داشته که اورا درویش خطاب می کند.
پادشه: خداوند
بنه: واگذارکن
ای نوردیده: ای عزیز(منظورشاه شجاع)
فلاح: نجات ورستگاری
معنی بیت: برسردنیای پست وبی ارزش جنگ وجدل ارزش ندارد به ویژه آنکه توروحیّه وخصلتِ درویشانه داری ونباید برسرمال ومنال دنیوی بجنگی. اموراتت رابه خداوند واگذارکه اومنشا وسرچشمه ی رستگاریست.
عزیزدار زمان وصال را کان دَم
مقابلِ شبِ قدراست وروزاستفتاح
عزیزدار: محترم داشته باش،قدربدان
زمان وصال: اشاره به بازگشت مجدّدِ شاه شجاع به شیراز است. پیش ازاین شاه شجاع حدودِ سه سال (دراثرخیانت برادرخودمحمودشاه) ناگزیربه خروج ازشیرازشده بودکه حافظ ازاین بازگشتِ پیروزمندانه به عنوان روزوصال یادکرده است. به سببِ اینکه این اتّفاق قبل ازاین ماجرای لشکرکشی به اصفهان رخ داده بوده "کان دم" بکاربرده ،شاه شجاع ظاهراً پس ازبازگشت مجدّد قصدانتقام ازشاه محمود برادر خائن خودرا داشته وحافظ دراین غزل اورا تشویق به آرامش وپرهیزازجنگ و خونریزی کرده است.
مقابل شب قدر: به ارزش شب قدراست
استفتاح: فتح وظفر طلبیدن،پیروزی جُستن
معنی بیت: این عزّتی که داری وبه لطفِ خداوند دوباره برسرحکومت بازگشته ای راعزیزوگرامی دارکه لحظه ی ورود مجدّدتو به شیرازوارزش این لحظه ی وصال ، برابربا شب قدراست و یک روزبزرگ فتح وفیروزی. پس آن راگرامی دار.
بیارباده که روزش به خیرخواهدبود
هرآنکه جام صبوحی نهد چراغ صباح
صبوحی: باده نوشیدن به هنگام صبح را صبوحی گویند و صبوحی یعنی جام منسوب به صبوح.
چراغ صباح: چراغ صبح که همان آفتاب صبح است.
معنی بیت: ای شاه شجاع، جنگ رافراموش کن وباده بیاور که هرکسی که شراب راچراغ راه صبح کند(هرکه باروشن شدن چراغ سحرگاهی(دمیدن آفتاب) جام شراب صبحگاهی بنوشد آن روزش به خیر ونیکی سپری خواهدشد.
بنوش جام صبوحی به ناله ی دف ونی
ببوس غبغبِ ساقی به نغمه ی نی وعود
کدام طاعتِ شایسته آیدازمن مست
که بانگِ شام ندانم زفالق الاصباح
بانگِ شام: اذان مغرب
فالق: شکافنده ی صبح
فالق‌الاصباح: روشنایی که اوّل صبح صادق پیدا می‌شود، شکافنده ی صبح
معنی بیت: ازمنِ همیشه مست، انتظارعبادت شایسته نداشته باش ای شاه شجاع، ازمن که ازمستی نمی دانم اذان مغرب کی گفته می شود وآفتاب کی می دمد! من اوقات شرعی نمی دانم من همیشه مست هستم.
وَرای طاعتِ بیگانگان زمامطلب
که شیخ مذهبِ ما عاقلی گنه دانست
دلا توغافلی ازکارخویش ومی ترسم
که کس درت نگشاید چوگم کنی مفتاح
مفتاح: کلید.
حافظ حرمت شاه نگاهداشته وغیرمستقیم اوراپندواندرزمی دهد به دل خویش می گوید تاشاه دراندیشه فرورود.
معنی بیت: ای دل توغفلت می کنی ومن ازاین بیم دارم که اگرازراه درست منحرف شوی وکلید راگم کنی دربدر وآواره گردی وکسی به رویت درنگشاید.
به غفلت عمرشدحافظ بیابامابه میخانه
که شنگولان سرمست اَت بیاموزندکاری خوش
به بوی وصل چوحافظ شبی به روز آور
که بشکفد گل بخت اَت زجانبِ فتّاح
به بوی: در آرزوی، به امید.
فتّاح: فتح کننده ، یکی ازنامهای خداوند
معنی بیت: (ای شاه شجاع خودرابه جای حافظ درنظربگیر) درآرزوی روزوصال شبی را عاشقانه سحرکن تاشاهدِ شکوفندگی ِگل اقبال وفتح وفیروزی به دستِ گشاینده ی قفل ها خداوندِ فتاح باشی.
شبی به کلبه ی احزان عاشقان آیی
دمی انیس دل سوگوارمن باشی
زمان شاه شجاع است ودورحکمت وشرع
به راحت دل وجان کوش درصباح ورواح
حکمت: دانش وفلسفه
شرع: شریعت
صباح: سحرگاهان
رواح: شبانگاهان، سرشب
شاه شجاع دردوره ی جدید که مجدّداً به شیرازتسلّط پیدا کرد قصد اصلاحات نموده واراده براین استوارنموده بود که بیشترازگذشته، نسبت به انجام دستورات شریعت همّت گمارد. اشاره به این مطلب است.حافظ رندانه به شاه شجاع تلقین می کند که درزمان توشریعت حاکمیّت دارد نیازی نیست بیش ازاین سختگیری کنی ویابه ممنوعیّتِ شراب و به بسته شدن میکده ها بیاندیشی!
معنی بیت: دوره ی حکومت شاه شجاع است ودوره ی شکوفایی ِ علم ودانش وحاکمیّت شریعت، پس ای دل ، امنیّت کامل برقراراست وهرکس می تواند باآزادی وآسودگی خاطرشب وروزتلاش وکوشش کند.
سحرزعاطف غیبم رسید مژده بگوش
که دورشاه شجاع است می دلیربنوش
---
پاسخ: با تشکر، غزل به اشعار منتسب اضافه شد و حاشیه جنابعالی منتقل گردید.

1399/06/31 22:08
امیر افشین فرهادیان

صورت صحیح بیتی که در ترتیب ابیات ذکر شده در بالا به عنوان بیت دوم آمده، به این شکل است :
نزاع بر سر دنیای دون کسی نکند
به آشتی ببر ای نور دیده، گوی فلاح
ملاحظه می‌شود که معنی این بیت درخشان، بسیار شیوا و روان است و نیازی نیست که پادشاه را خداوند و نور دیده را شاه شجاع ، تعبیر کنیم