شمارهٔ ۱۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
این بیت گویا مقطع غزلی منتسب به حافظ است. بیت از اینجا نقل شده.
از دوستان، هر کس متن کامل غزل را در اختیار دارد لطفاً در حاشیه نقل کند.
بعضی گفته اند :خواجو بدشانس ترین شاعر جهان است .زیرا از نظر زمان پس از سعدی وقبل از حافظ است وبه قولی :
چو روشن بود روی خورشید و ماه
ستاره چرا برفرازد کلاه
اما اگر این بیت از حافظ باشد هم تجلیل از خواجوست هم گواه بر معرفت حافظ.
حافظ دوستان عزیز برای آگاهی بیشتر از اثر پذیری حافظ از خواجو به مقاله ی "حق خواجو بر گردن حافظ"نوشته ی دکتر اصغر دادبه مراجعه کنند.
متن کامل غزل:
ای در چمن خوبی رویت چوگل خودرو
چین شکن زلفت چون نافه چین خوش بو
ماهست رخت یاروزمشکست خطت یا شب
سیمست برت یا عاج سنگست دلت یا رو
لعلت به در دندان بشکست لب پسته
زلفت بخم چوگان بربوددلم چون گو
آن رایحه زلفست یا لخلخه عنبر
یا غالیه می ساید درباغچه حسن او
گفتی سخن خودرابایار بباید گفت
ایکاش توانستی گفتن سخنی با او
بدگوی تو آن با شد کز یارکند منعت
گریارنکوباشد مشنو سخن بدگو
بامابه این میباش تاراز نگرددفاش
نبود بد اگر باشی با دلشدگان نیکو
استاد سخن سعدیست پیش همه کس اما
دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو
---
پاسخ: با تشکر از زحمت شما، غزل مطابق نقل جنابعالی نقل شد، بیت آخر در منبع اولیه این گونه نقل شده بود:
استاد غزل سعدیست نزد همهکس لیکن
دارد سخن حافظ طرز غزل خواجو
بیت هفتم از نظر وزنی یک سیلاب کم داره که به شکل زیر باید تصحیح شود:
با ما به از این میباش تا راز نگردد فاش
نبود بد اگر باشی با دلشدگان نیکو
این غزل یکی از غزلیات منتسب حافظ است یعنی میتواند از او نباشد...
البته نظر به مطالعه و شناختی که من از حافظ دارم ، این غزل خیلی ها متفاوت با غزلیات نا منتسب وی است هم از نگاه طرز سخن ضعیف تر است و هم از نگاه جنس شعری. امکان این نیز میرود که این غزل وی از گفته های خودش باشد اما در اوایل زندگی در عنفوان جوانی با تجربه کمتری که داشته اینرا سروده باشد...
سپاس
بدون شک سعدی پیش کسوت و مشوق و محرک شاعرانی چون خواجوی کرمانی و حافظ بوده، بدون سعدی و بدون اشعار زیبای او حافظ و خواجوی کرمانی وجود نداشتند
خواجوی کرمانی و حافظ بسیاری از اشعار سعدی را مورد استفاده و شبیه سازی قرار داده اند و دهها و بلکه صدها بیت از اشعار سعدی را تضمین کرده و در اشعار خود به کار برده اند
به استقبالهای خواجوی کرمانی و حافظ از سعدی مراجعه کنید میبینید که چطور سعدی حس شاعری و ادبیات را در این دو برافروخته است
واقعاً حافظ بی انصافی کرده و حق استادی و ارج نهادن به سعدی را آنچنان که بایستی به جا نیاورده
استاد سخن سعدیست پیش همه کس اما
دارد سخن حافظ لحن سخن خواجو
این بیت حافظ یعنی خواجوی کرمانی بهتر از سعدی بوده
فقط ببینید خواجوی کرمانی چقدر از اشعار سعدی استفاده کرده آنوقت به عظمت سعدی بزرگوار بیشتر پی میبرید
سعدی آنقدر قدر شناس و بزرگ بوده که در صورت استفاده از اشعار دیگر شاعران چون فردوسی به زیبایی و افتادگی از آنان یاد کرده، ملاحظه کنید بیت دوم شعر زیر از فردوسی است و ببینید چطور سعدی به زیبایی و خوبی و معرفت از وی یاد کرده و چقدر استادانه و با مراعات در حفظ فرهنگ امانت شعر و شاعری به شاعر بزرگی ارج نهاده است
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
روان این بزرگ ادب ایران زمین شاد
خداوند رحمتت کند ای سعدی بزرگوار
خرمشاهی نیز بیت آخر این غزل را به یکی از معاصران حافظ منتسب کرده است.
خرمشاهی،حافظ نامه،ج1،چ پنجم،ص68
آقای حمید سامانی حافظ حتی یک بیت هم از سعدی یا هر شاعر دیگهای رو عبنا در شعرش نیاورده. یا یک مصرع از اشعار سعدی استفاده کرده و در مصرع بعدی شعر خودشو آورده مثل: غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است/ در سراپای وجودت هنری نیست که نیست. که مصرع دوم از سعدیه و حافظ بر پایهی همین مصرع یکی از غزلهای شاهکار خودشو گفته. یا از وزن و قافیهی غزلهای سعدی استفاده کرده که هر دو مورد مجازه. یکبار کاملا یک بیت رو نقل کرده که حق مولف رو هم رعایت کرده و اسم شاعر رو آورده(هرچند که اصل شعر از کمالالدین اسماعیل نیست و حافظ هم اشتباه کرده)
گر باورت نمیکند از بنده این حدیث/ از گفتهی کمال دلیلی بیاورم
گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر/ آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم
پس ربطی به نقل قول سعدی از فردوسی نداره. این بیت استاد سخن سعدیست هم منسوب به حافظه و بعیده که از حافظ باشه.
آقای حمید سامانی بله اگر سعدی نبود حافظ نبود خواجو نبود اصلا زبان فارسی عظمتی نداشت سعدی تنها خدای شعر است ما پنج یا شیش تا خدا نداریم خدا یکتاست و سعدی هم یکتاست من اول می گفتم که سعدی شاعری نیست اصلا اشعارش خوب نیست آنموقعه من دیوانه بودم در جهل زندگی می کردم وقتی کتاب گلستان و دیوان حافظ و رباعیات خیام و مثنوی معنوی گرفتم تا مقایسه کنم گفتم حافظ مولانا و خیام به گرد پای سعدی هم نمی رسه من حسرت پسر سعد زنگی می خوردم که معلم خصوصی چون سعدی داشت وای زبان من نمی تواند در مورد وصف سعدی بچرخد وای به حال اینکه بخوام کسی یا خودم را با اون مقایسه کنم نیما یوشیج می گفت سعدی شاعریه که همه جا پیدا میشه شاعر کوچکیه و حافظ بزرگه من حاضرم شرط ببندم که نیما به سعدی حسودی می کرده و می خواست اونو کوچک بشماره سعدی بزرگ است بزرگ
اگر اشعار ملک الشعرا را خوانده باش می بیند در هر اشعارش غزل کامل سعدی است او قدر سعدی را می دانست و غزلی درباره ی سعدی نوشته برای قدر دانی از خداوندگار شعر که گذاشته از اشعارش استفاده کند من نمی دونم چی بگم از سعدی ترین های شعر و اخلاق و ... مال سعدیست همین