گنجور

شمارهٔ ۱۵

به جد و جهد چو کاری نمی‌رود از پیش
به کردگار رها کرده به مصالح خویش
به پادشاهی عالم فرو نیارد سر
اگر ز سِرِّ قناعت خبر شود درویش
بنوش باده که قَسّام صُنع قسمت کرد
در آفرینش از انواعِ نوشدارو نیش
ز سنگ تفرقه خواهی که منحنی نشوی
مشو بسان ترازو تو در پی کم و بیش
ریا حلال شمارند و جام باده حرام
زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیش
ریای زاهد سالوس جان من فرسود
قدح بیار و بنه مرهمی بر این دل ریش
به دلربائی اگر خود سرآمدی چه عجب
که نور حُسن تو بود از اساس عالم پیش
دهان نیک تو دلخواه جان حافظ شد
به جان بُوَد خطرم زین دل محال‌اندیش

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: حمیدرضا محمدی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به جد و جهد چو کاری نمی‌رود از پیش
به کردگار رها کرده به مصالح خویش
هوش مصنوعی: اگر با تلاش و کوشش هم کاری پیش نمی‌رود، پس بهتر است به خداوند بسپاریم و به کارهای خود ادامه دهیم.
به پادشاهی عالم فرو نیارد سر
اگر ز سِرِّ قناعت خبر شود درویش
هوش مصنوعی: اگر درویش به راز قناعت پی ببرد، حتی اگر سلطنت جهان را هم به او بدهند، سرش را پایین نخواهد آورد.
بنوش باده که قَسّام صُنع قسمت کرد
در آفرینش از انواعِ نوشدارو نیش
هوش مصنوعی: بنوش باده که خداوند قسمت، در آفرینش انواع نوشیدنی‌ها را برای انسان مقرر کرده است.
ز سنگ تفرقه خواهی که منحنی نشوی
مشو بسان ترازو تو در پی کم و بیش
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی از سنگ تفرقه دور بمانی و تحت تاثیر آن قرار نگیری، مانند ترازویی نباش که همیشه در پی اندازه‌گیری کم و زیاد است.
ریا حلال شمارند و جام باده حرام
زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیش
هوش مصنوعی: عده‌ای ریا را مجاز می‌دانند و نوشیدنی الکلی را ممنوع. ای پدیده‌های مذهبی و دینی، چقدر عجیب و متناقض هستند!
ریای زاهد سالوس جان من فرسود
قدح بیار و بنه مرهمی بر این دل ریش
هوش مصنوعی: زهد و ریاکاری زاهد و عابد، روح و جان مرا پژمرده کرده است. پس بی‌زحمت، جامی بیاور و دارویی برای این دل زخم‌خورده‌ام بگذار.
به دلربائی اگر خود سرآمدی چه عجب
که نور حُسن تو بود از اساس عالم پیش
هوش مصنوعی: اگر تو خود سبب جلب توجه دیگران باشی، جای شگفتی نیست؛ زیرا زیبایی و نوری که در وجود توست، از ابتدا باعث روشنایی و جذابیت این جهان بوده است.
دهان نیک تو دلخواه جان حافظ شد
به جان بُوَد خطرم زین دل محال‌اندیش
هوش مصنوعی: لب‌های نیکو و دلنشین تو برای روح حافظ دلپسند است، اما جانم به خاطر داشتن این دل پر از خیالات پوچ در خطر است.

خوانش ها

شمارهٔ ۱۵ به خوانش محمدرضا مومن نژاد
شمارهٔ ۱۵ به خوانش محسن لیله‌کوهی

حاشیه ها

1388/02/01 08:05

این مطلع غزلی است که بنابر گفته‏ی کتاب «میراث فرهنگی و ادبی انجوی شیرازی» صفحه‏ی 118 در برخی از نسخ دیوان حافظ آورده شده.
از دوستان اگر کسی متن کامل غزل را در اختیار دارد، لطفاً در حاشیه نقل کند تا متن را کامل کنیم.

1388/12/12 22:03

بجد و جهد چو کاری نمی رود از پیش
بکردگار رها کرده به مصالح خویش
به پادشاهی عالم فرو نیارد سر
اگر ز سر قناعت خبر شود درویش
بنوش باده که قسام صنع قسمت کرد
در آفرینش از انواع نوشدارو نیش
ز سنگ تفرقه خواهی که منحنی نشوی
مشو بسان ترازو تو در پی کم و بیش
ریا حلال شمارند و جام باده حرام
زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیش
ریای زاهد سالوس جان من فرسود
قدح بیار و بنه مرهمی بر این دل ریش
بدلربائی اگر خود سر آمدی چه عجب
که نور حسن تو بود از اساس عالم پیش
دهان نیک تو دلخواه جان حافظ شد
بجان بود خطرم زین دل محال اندیش
---
پاسخ: با تشکر فراوان، به متن منتقل شد.

1391/08/23 09:10
میثم آیتی (شاعر)

آقای محمود سیدهندی نیز عینا همین غزل رو نوشته نه چیزی متفاوت از آن!!!

1400/10/06 00:01
افسانه چراغی

سلام جناب میثم. گنجور از نوشته ایشان استفاده کرده و شعر را کامل کرده است.

1396/04/22 17:07
علی

زهی طریقت و مذهب زهی شریعت و کیش درست است..

1401/04/08 02:07
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳

برخی کلمات زبان عربی وارد زبان فارسی شده اند و معنای اولیه خود را از دست داده اند

از جمله کلمه «ملت» که در زبان عربی و زبان اصلی به معنای آیین و کیش است. در متون قدیم تر نیز به همین معنا به کار رفته است چون واژه ملت به معنای اهل یک کشور در سده اخیر در جهان باب شده است و قبل از آن چیزی به این نام وجود نداشته است

در قرآن هم داریم وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ 

 

واژه های این چنینی زیاد داریم. واژه کثیف نیز بدینگونه است. 

در زبان عربی به معنی پرپشت و انبوه اما وارد زبان فارسی شده و به معنایی ناپاک و پلشت استفاده می شود

1398/08/13 09:11
م محمدی

سلام
مصرع درست همان است که در شعر بیان شده است که عبارتست از "زهی طریقت و ملت، زهی شریعت و کیش"
و فردی که با نام علی که نوشته کلمه "ملت" باید با کلمه "مذهب" عوض شود اشتباه کرده اند.
مصرع همان است که در شعر آمده است. و فقط توجه بفرمایید که در لسان عصر حضرت حافظ کلمه "ملت" به معنای "سلک دینی و مذهبی" ببان می شده و این مفهوم تا همین اواخر هم به همین صورت استفاده می شده است و در متون اخیر هم (مثلا حدود صد سال پیش) می بینید که در کتب و مقالات از کلمه ملت به همین معنی بیان شده است.

1402/11/11 10:02
احمدرضا نظری چروده

جناب علی که فرمودند مذهب به جای ملت درست است.اما چرا؟

ملت به معنی دین ومذهب است نه مردم.دراین صدسال اخیر به معنای مردم به کار رفته است.درمقدمه کلیله ودمنه آمده است.

و پشت زمین را از خبث شرک ایشان پاک گردانیدند، و ملت حنیفی را به اقطار و آفاق جهان برساندیدند و حق را در مرکز خود قرار دادند

ملت حنیفی یعنی دین اسلام

حافظ ازاین واژه بارها استفاده کرده است.

جنگ هفتادو دو ملت‌ همه‌ را عذربنه

چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

خاقانی گفته احسن الملل یعنی بهترین دینها

قفل اسطوره ارسطو را

بردر احسن الملل منهید(ننهید)

پس  ملت دراین بیت ارجح تر است تا مذهب

ریا حلال شمارند و جام باده حرام

زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیش

سپاس ازحضور همه محققان