قطعه شمارهٔ ۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
در مصرع اول بیت آخر بنگذاشتند چه معنی دارد؟ البته من نسخه اصلی آن را در اختیار ندارم ولی به نظر بگذاشتند درست باشد.
---
پاسخ: در حاشیهٔ نسخهٔ قزوینی ذیل این بیت آمده:
«بنگذاشتند» به تقدیم باء موحده بر نون نفی، رجوع شود برای شواهد این استعمال یعنی اذخال باء زائده بر افعال منفیه به حواشی آخر کتاب.
حاشیهٔ مورد اشاره را در آخر کتاب پیدا نکردم ولی همین گویای آن است که این نوع کاربرد افعال منفی صحیح است و رواج داشته.
این فعل، منفی بوده و "بنگذاشتند"، "برجای نگذاشتند" را معنی می دهد. یا علی مدد.
آمدن باء زائد برسر افعال ماضی خواه مثبت و خواه منفی در نظم و نثر فارسی شایع بوده است چنانکه حضرت مولانا فرموده است
گر عمر نامی تو اندر شهر کاش
کس به صد دانگت بنفروشد لواش
نیز چنانکه حکیم سنایی فرموده است
علم کز تو ترا بنستاند
جهل از آن علم به بود صد بار
باء آمده بر ابتدای فعل نگذاشتند را اصطلاحا باء تاکید و زینت می نامند. برفت، برسید و...
مسلما در شعر عروضی شاعر ناگزیر از کاربرد برخی حروف یا کلمات است تا مشکل وزن را برطرف سازد.
الله اعلم بالصواب
در بیت سوم خواجه حافظ از قاضی مجدالدین اسماعیل بن رکن الدین یحیی نام برده که قاضی مشهور شیراز در عصر حافظ بوده است
پدر قاضی مجدالدین یعنی قاضی رکنالدین نیز قاضی بزرگ شیراز در عصر سعدی بوده و از قضا ممدوح سعدی نیز بوده است و هنگامی که سعدی وفات یافته این قاضی مجدالدین حدود سی سال سن داشته پس زمان حیات سعدی را به خوبی درک کرده است و چه بسا به واسطه احترامی که پدرش نزد سعدی داشته ، با شیخ اجل مصاحبت و حشر و نشر نیز داشته است
خود او نیز ممدوح حافظ بوده و حافظ برای او احترام فراوان قائل بوده چرا که در چند جای دیگر نیز او را مدح کرده است
پس با این حساب قاضی مجدالدین را باید یکی از خوشبخت ترین مردان روزگار دانست چرا که هم سعدی را دیده و هم حافظ را و چون با حافظ رابطه خوبی داشته احتمالا درباره سعدی به حافظ چیزها گفته است...
الله اعلم