گنجور

قطعه شمارهٔ ۲۹

به من سلام فرستاد دوستی امروز
که ای نتیجهٔ کلکت سواد بینایی
پس از دو سال که بختت به خانه باز آورد
چرا ز خانهٔ خواجه به در نمی‌آیی
جواب دادم و گفتم بدار معذورم
که این طریقه نه خودکامیست و خودرایی
وکیل قاضی‌ام اندر گذر کمین کرده‌ست
به کف قبالهٔ دعوی چو مار شیدایی
که گر برون نهم از آستان خواجه قدم
بگیردم سوی زندان برد به رسوایی
جناب خواجه حصار من است گر اینجا
کسی نفس زند از حجت تقاضایی
به عون قوت بازوی بندگان وزیر
به سیلی‌اش بشکافم دماغ سودایی
همیشه باد جهانش به کام وز سر صدق
کمر به بندگی‌اش بسته چرخ مینایی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به من سلام فرستاد دوستی امروز
که ای نتیجهٔ کلکت سواد بینایی
هوش مصنوعی: امروز دوستی به من پیام سلامی فرستاد و گفت: ای حاصل نهایی علم و دانش، از بینایی خود بهره ببر.
پس از دو سال که بختت به خانه باز آورد
چرا ز خانهٔ خواجه به در نمی‌آیی
هوش مصنوعی: پس از دو سال که شانس به سراغت آمده، چرا از خانهٔ صاحبخانه بیرون نمی‌روی؟
جواب دادم و گفتم بدار معذورم
که این طریقه نه خودکامیست و خودرایی
هوش مصنوعی: من پاسخ دادم و گفتم مرا ببخشید، زیرا این رفتار نه به معنای خودخواهی و نه به معنای اعمال سلیقه شخصی است.
وکیل قاضی‌ام اندر گذر کمین کرده‌ست
به کف قبالهٔ دعوی چو مار شیدایی
هوش مصنوعی: وکیل من در راه، به طور پنهانی منتظر نشسته است و مانند ماری که به طعمه‌ای نزدیک شده، در دست خود مدارک دعوی را دارد.
که گر برون نهم از آستان خواجه قدم
بگیردم سوی زندان برد به رسوایی
هوش مصنوعی: اگر از درگاه آقای خود بیرون بروم، ممکن است قدم به زندان بگذارم و با رسوایی روبه‌رو شوم.
جناب خواجه حصار من است گر اینجا
کسی نفس زند از حجت تقاضایی
هوش مصنوعی: جناب خواجه، محفل من تحت حفاظت شماست. اگر کسی در اینجا نفس بکشد، از شواهد و دلایل شما درخواست می‌کند.
به عون قوت بازوی بندگان وزیر
به سیلی‌اش بشکافم دماغ سودایی
هوش مصنوعی: من با کمک نیروی بازوهای بندگان، دمی حواس‌پرت را با قدرت می‌شکافم.
همیشه باد جهانش به کام وز سر صدق
کمر به بندگی‌اش بسته چرخ مینایی
هوش مصنوعی: همیشه بادی که در دنیا هست به خوبی و خوشی‌اش می‌وزد و او با صداقت و ایمان، خود را به خدمت و بندگی او درآورده است.

خوانش ها

قطعه شمارهٔ ۲۹ به خوانش محسن لیله‌کوهی
قطعه شمارهٔ ۲۹ به خوانش مریم فقیهی کیا

حاشیه ها

1392/02/05 01:05
امین کیخا

بین دوستی و دشمنی مرحله ای است به نام نادوستی و ان عدم علاقه است شوربختانه کاربری ندارد امروز نادوستی

1392/02/05 02:05
امین کیخا

بی سواد می شود نادبیر

1392/02/11 01:05
امین کیخا

شیدا در لغت فرس اسدی امده است اما گویی أکدی است ونام عفریتی بوده است به زبان عبری هم ( شد) همین جن معنی میدهد پس شیدا یعنی دیوانه است که همان دیو زده است ویا مجنون که جن زده است

1396/03/25 13:05
رند عالم سوز ...!

از بدیهی ترین سروده های جناب حافظ در جوانی است، که بشدت ابیات موقوف المعانی ان متاثر از جناب سعدی می باشد، و حال و هوای غزل و سعی جنابشان در بکار بردن الفاظ نسبتا ثقیل باعث شده طراوت کافی را نداشته باشد، هر چند که حافظ بعدها در عوالم پیری غوغا میکند در غزل...

1401/05/15 02:08
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳

ظاهرا مربوط به بازگشت از سفر یزد باشد

این مصرع دلالت بر این امر دارد

پس از دو سال که بختت به خانه بازآورد

بنابراین نمی تواند مربوط به دوره جوانی رند شیرین کار شیراز باشد و احتمالا حدود 50 سال سن داشته است

1402/03/23 22:05
reza rokoee

با درود

جناب محمد پروین گنابادی در یکی از جستارهای اش "مار شیدایی" را خطا دانسته و می نویسد که بایسته است تا آن را مار شیبایی یا شیوایی خواند.

رضا رکویی

گزینه مقاله ها

سال 2536 صفحه 119-121