شمارهٔ ۶۰
تو را آئینه محتاج حلب نیست
که مقصودی بجز خویش از طلب نیست
عجائب نامه عالم توئی تو
که در عالم بجز تو بوالعجب نیست
در این ره گر نیاسائی شب و روز
رسی تا حضرتی کش روز و شب نیست
سبب را کاربند از امر یزدان
اگر چه لطف او جز بی سبب نیست
لبی کی بوسه خواهد زد بر این جام
که در راه طلب جانش بلب نیست
شهیدانرا بجز آب از دم تیغ
گلابی نیز از این بزم طرب نیست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تو را آئینه محتاج حلب نیست
که مقصودی بجز خویش از طلب نیست
هوش مصنوعی: تو به آئینهای نیاز نداری که تو خودت را در آن ببینی؛ زیرا هدفی جز شناخت خودت از جستوجوی چیزهای دیگر نداری.
عجائب نامه عالم توئی تو
که در عالم بجز تو بوالعجب نیست
هوش مصنوعی: تو خود حیرتهای عالم هستی، زیرا در این عالم جز تو چیزی شگفتانگیز وجود ندارد.
در این ره گر نیاسائی شب و روز
رسی تا حضرتی کش روز و شب نیست
هوش مصنوعی: اگر در این مسیر خسته نشوی، به زودی به مکانی خواهی رسید که نه شب دارد و نه روز.
سبب را کاربند از امر یزدان
اگر چه لطف او جز بی سبب نیست
هوش مصنوعی: برای اینکه به کارهای خود سامان دهی، باید به دنبال علل و اسباب باشی؛ هرچند که دانستهای که لطف و رحمت خداوند بدون وجود هیچ دلیلی است.
لبی کی بوسه خواهد زد بر این جام
که در راه طلب جانش بلب نیست
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی به شدت در پی چیزی ارزشمند یا محبوب است و در این راه، جان خود را نیز در خطر میبیند. در واقع، او احساس میکند که باید با عشق و اشتیاق به سوی آنچه که میخواهد برود، اما در عین حال، به مشکلات و چالشهایی که ممکن است پیش رویش باشد نیز آگاه است. بنابراین، در این وضعیت، لبها (که نمایانگر عشق و میل هستند) نمیتوانند به راحتی بر روی جام (نماد زیبایی یا محبوبیت) بوسه بزنند، زیرا این راه پر از خطرات و دشواریهاست.
شهیدانرا بجز آب از دم تیغ
گلابی نیز از این بزم طرب نیست
هوش مصنوعی: شهیدان تنها با آب و خون خود از این جشن شادی بهرهای ندارند.

میرزا حبیب خراسانی