گنجور

شمارهٔ ۲۷

آنکو سرشت مهر تو اندر سرشت ما
هجر تو را نوشت چرا سرنوشت ما
گشتیم خاک ما، که مگر دست روزگار
روزی زند ببام و در دوست خشت ما
ما را بجرم عشق بدوزخ اگر برند
باشد خیال دوست بدوزخ بهشت ما
از ما مپرس حرف و خیالات کفر و دین
ابروی اوست کعبه و کویش کنشت ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنکو سرشت مهر تو اندر سرشت ما
هجر تو را نوشت چرا سرنوشت ما
هوش مصنوعی: آن کسی که محبت تو را در وجود ما قرار داده، چطور می‌تواند جدایی تو را به عنوان سرنوشتمان رقم بزند؟
گشتیم خاک ما، که مگر دست روزگار
روزی زند ببام و در دوست خشت ما
هوش مصنوعی: ما در محنت و سختی هستیم و امیدواریم که روزی تغییراتی در زندگی‌مان پیش بیاید و بخت ما به گونه‌ای باشد که به دوستی برسیم که به ما در این مسیر کمک کند.
ما را بجرم عشق بدوزخ اگر برند
باشد خیال دوست بدوزخ بهشت ما
هوش مصنوعی: اگر به خاطر عشق ما را به جهنم ببرند، باشد، چرا که خیال دوست برای ما بهشت است.
از ما مپرس حرف و خیالات کفر و دین
ابروی اوست کعبه و کویش کنشت ما
هوش مصنوعی: از ما نپرسید درباره‌ی حرف‌ها و تفکراتی که مربوط به کفر و دین می‌شود، چون ابروی او به اندازه‌ای باارزش است که کعبه و معبزش در برابر آن هیچ‌اند.