گنجور

شمارهٔ ۱۹

صافی آبست ز آبگینه هویدا
یا رخ خوب تو شد در آینه پیدا
چو نان سنگی کز آب صاف نمودار
سنگ دلت از صفای سینه هویدا
خیز و در حجره را بمردم در بند
پس بنشین، لعل در تکلم بگشا
لیک در حجره را چه فایده بستن
کز لب بام آمدند بهر تماشا
گو همه عالم نظر کنند و به بینند
ما و تو با هم نشسته یکه و تنها
سفره بیغما برند و خانه بتاراج
خانه خدا در کند چه بر همه کس وا
بر سر بازار مشتری نکند راه
راه مگس چون فتد بدکه حلوا
تنک کمر را برای تفرقه بر بند
تنک شکر را ز بر تجربه بگشا
تا نگشائی دهان میان بنبندی
کس نکند در میانه حل معما
دعوت بی مدعی و خانه خالی
منزل بی ابتدال و نزل مهنا
محفل بی انتظار و مجلس بی غیر
نعمت بی منتها و سفره یغما

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صافی آبست ز آبگینه هویدا
یا رخ خوب تو شد در آینه پیدا
هوش مصنوعی: آب زلال و شفاف مانند شیشه است و زیبایی چهره تو در آینه نمایان شده است.
چو نان سنگی کز آب صاف نمودار
سنگ دلت از صفای سینه هویدا
هوش مصنوعی: اگر نان سنگی با آب صاف ساخته شده باشد، دل تو هم از پاکی سینه‌ات روشن و نمایان است.
خیز و در حجره را بمردم در بند
پس بنشین، لعل در تکلم بگشا
هوش مصنوعی: بیدار شو و در را به روی مردم باز کن، سپس بنشین و در صحبت های دلنشینت به بیان لعل و گوهر بپرداز.
لیک در حجره را چه فایده بستن
کز لب بام آمدند بهر تماشا
هوش مصنوعی: اما بستن در اتاق چه سودی دارد، وقتی که از لب بام برای تماشا آمده‌اند.
گو همه عالم نظر کنند و به بینند
ما و تو با هم نشسته یکه و تنها
هوش مصنوعی: اگر همه در جهان به ما نگاه کنند و ببینند، ما بی‌پروا و تنها در کنار هم نشسته‌ایم.
سفره بیغما برند و خانه بتاراج
خانه خدا در کند چه بر همه کس وا
هوش مصنوعی: سفره بی‌غما برچیده شده و خانه به تاراج رفته است؛ خانه خدا چگونه می‌تواند در امان باشد، وقتی که این وضعیت بر همه حاکم است؟
بر سر بازار مشتری نکند راه
راه مگس چون فتد بدکه حلوا
هوش مصنوعی: در بازار، مگس‌ها به خاطر وجود حلوا نمی‌توانند به راحتی از راه خود عبور کنند؛ زیرا محیط پر از حواس پرتی است که توجه‌شان را جلب می‌کند.
تنک کمر را برای تفرقه بر بند
تنک شکر را ز بر تجربه بگشا
هوش مصنوعی: کمربند تنگ را برای جدایی محکم ببند و شکر را از تجربیات گذشته بگشا.
تا نگشائی دهان میان بنبندی
کس نکند در میانه حل معما
هوش مصنوعی: تا زمانی که در میان گفتگو چیزی را بیان نکنی، هیچ‌کس نمی‌تواند معما را حل کند و به نتیجه برسد.
دعوت بی مدعی و خانه خالی
منزل بی ابتدال و نزل مهنا
هوش مصنوعی: دعوتی بدون حضور کسی برای دفاع و خانه‌ای خالی از سکنه، مثل جایی است که نه آغاز و نه فرود دارد و در آن آرامشی احساس نمی‌شود.
محفل بی انتظار و مجلس بی غیر
نعمت بی منتها و سفره یغما
هوش مصنوعی: محفل بدون انتظار و جلسه‌ای بدون حسادت، نعمتی بی‌پایان و سفره‌ای از انباشت و غنایم.