گنجور

شمارهٔ ۱۷۵

دوش ترک مست ما با طره آشفته بود
چهر گلگونش بسان سرخ گل، بشکفته بود
نرگس مستانه اش از بیخودی تا نیمه شب
نیمه ای بیدار بود و نیم دیگر خفته بود
پسته خاموش او با باده نوشان خراب
در مقام بیخودی ناگفتنی ها گفته بود
می کشید و رام شد از سرکشی آرام شد
نیمه شب آشفته و وقت سحر آلفته بود
وقت آن عاشق خوش و فرخنده کش تا نیمه شب
حقه یاقوت با الماس مژگان سفته بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش ترک مست ما با طره آشفته بود
چهر گلگونش بسان سرخ گل، بشکفته بود
هوش مصنوعی: شب گذشته، یار ترک ما با موهای پریشان حضور داشت. چهره‌اش چون گل سرخ، زیبا و شاداب به نظر می‌رسید.
نرگس مستانه اش از بیخودی تا نیمه شب
نیمه ای بیدار بود و نیم دیگر خفته بود
هوش مصنوعی: نرگس، که حالتی دیوانه‌وار دارد، تا نیمه شب در حال بیداری بود و نیمه دیگرش خوابش برده بود.
پسته خاموش او با باده نوشان خراب
در مقام بیخودی ناگفتنی ها گفته بود
هوش مصنوعی: پسته خاموشی که در دست او بود، در کنار نوشیدنی‌ها، در حال مستی و بی‌خود شدن، سخنانی شنیدنی و ناگفتنی را بر زبان آورد.
می کشید و رام شد از سرکشی آرام شد
نیمه شب آشفته و وقت سحر آلفته بود
هوش مصنوعی: در نیمه شب، زمانی که همه چیز آشفته بود و قبل از طلوع صبح، آرامشی ایجاد شد و سرکشی به پایان رسید.
وقت آن عاشق خوش و فرخنده کش تا نیمه شب
حقه یاقوت با الماس مژگان سفته بود
هوش مصنوعی: زمان آن است که این عاشق خوشحال و سعادتمند به سراغ لحظات شیرین برود، چرا که تا نیمه شب زیبایی چشمانش به مانند درخشندگی یاقوت و الماس است.