گنجور

شمارهٔ ۱۲

فکر و اندیشه بیهوده چرا
حسرت بوده و نابوده چرا
گفتن و کردن بی جا و خلاف
که خداوند نفرموده چرا
از غم و حسرت دنیای دنی
رخ بخون جگر آموده چرا
داشتن دل بهوای زر و سیم
روز و شب سوده و فرسوده چرا
طعنه و تسخر پکان جهان
با چنین دامن آلوده چرا
خفتن اندر بگذرگاه فنا
با چنین خاطر آسوده چرا
خواجه کز بیخردی مثل خر است
این همه بار برافزوده چرا
رخ ز پوزش بدر بی خردان
کردن از بیخردی سوده چرا

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فکر و اندیشه بیهوده چرا
حسرت بوده و نابوده چرا
هوش مصنوعی: چرا باید به افکار بیهوده بپردازیم، وقتی که تنها حسرت و نابودی به دنبال دارد؟
گفتن و کردن بی جا و خلاف
که خداوند نفرموده چرا
هوش مصنوعی: بیهوده صحبت کردن و عمل کردن بر خلاف آنچه که خداوند فرموده، چرا باید چنین کرد؟
از غم و حسرت دنیای دنی
رخ بخون جگر آموده چرا
هوش مصنوعی: به خاطر غم و حسرتی که از دنیای پستی دارم، چرا باید قلبم به خون بنشیند؟
داشتن دل بهوای زر و سیم
روز و شب سوده و فرسوده چرا
هوش مصنوعی: دل به طمع طلا و نقره در روز و شب چقدر بیهوده و خسته‌کننده است! چرا باید همچنان این‌طور زندگی کرد؟
طعنه و تسخر پکان جهان
با چنین دامن آلوده چرا
هوش مصنوعی: چرا باید به کسانی که دامنشان آلوده است، طعنه بزنیم و به تمسخر بگیریم، وقتی که در همه جای دنیا چنین افرادی وجود دارند؟
خفتن اندر بگذرگاه فنا
با چنین خاطر آسوده چرا
هوش مصنوعی: چرا در گذرگاه نابودی بخوابیم وقتی که دلِ ما اینقدر آرام است؟
خواجه کز بیخردی مثل خر است
این همه بار برافزوده چرا
هوش مصنوعی: آقایی که به خاطر نادانی‌اش مانند الاغ بار سنگین بر دوش دارد، چرا این همه بار را به دوش می‌کشد؟
رخ ز پوزش بدر بی خردان
کردن از بیخردی سوده چرا
هوش مصنوعی: چهره خود را از پوزش و عذرخواهی بر کنار می‌دارند، زیرا نادانان از نادانی خود سودی نمی‌برند.