گنجور

شمارهٔ ۷۳ - برون آ شهسوارا

برون آ شهسوار من تعلّل بیش از این تا کی‌؟
ز حد بگذشت مشتاقی تحمّل بیش از این تا کی‌؟
تو حال من همی‌دانی و می‌دانم که می‌دانی
چو خود‌را دور می‌کردی تغافل بیش از این تا کی‌؟
به‌طرف گلستان یک ره در آ و قدر گل بشکن
کشیدن دردسر چندین ز بلبل بیش از این تا کی‌؟
اگر میل غزا داری بیا و قتل محیی کن
به‌کار این چنین نیکو‌، تأمّل بیش از این تا کی‌؟

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

برون آ شهسوار من تعلّل بیش از این تا کی‌؟
ز حد بگذشت مشتاقی تحمّل بیش از این تا کی‌؟
هوش مصنوعی: بیا بیرون، ای پهلوان من، دیگر چه درنگی؟ تحمل عشق از این بیشتر تا کی ممکن است؟
تو حال من همی‌دانی و می‌دانم که می‌دانی
چو خود‌را دور می‌کردی تغافل بیش از این تا کی‌؟
هوش مصنوعی: تو از حال من باخبری و من هم می‌دانم که تو می‌دانی. این دوری که از من می‌کنی، تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
به‌طرف گلستان یک ره در آ و قدر گل بشکن
کشیدن دردسر چندین ز بلبل بیش از این تا کی‌؟
هوش مصنوعی: به سوی گلستان راهی پیدا کن و قدر گل را بشناس، تا کی باید به خاطر بلبل درد و غم بکشی؟
اگر میل غزا داری بیا و قتل محیی کن
به‌کار این چنین نیکو‌، تأمّل بیش از این تا کی‌؟
هوش مصنوعی: اگر تمایل به شکار داری، بیاید و زندگی کسی را که هنوز زنده است، با کشتن او پایان بده. در این کار خوب، چرا بیشتر از این فکر می‌کنی؟

حاشیه ها

1399/11/12 21:02
افسانه چراغی

در مصرع پایانی: به کاری اینچنین نیکو درست است.