گنجور

شمارهٔ ۷۴ - بی وفا

بی‌وفا یارا چنین تا کی جفا‌کاری کنی‌؟
نیست وقت آن که به یک خنده وفاداری کنی؟
این چه قسمت باشد ای بی‌رحم انصافی بده
بر من مسکین ستم با دیگران یاری کنی
با وجود مردم دیگر نمی‌دانم چرا
میل دائم جانب رندان بازاری کنی؟
وقت آن آمد که دستی بر دل زارم نهی
خون شد از دست تو دل تا چند خون‌خواری کنی
خانهٔ دل گر فرو ریزد ز یاد روی توست
سهل باشد هر عمارت کش تو سرداری کنی
شیون و زاری مکن محیی دگر کآن سنگ‌دل
جور افزون می‌کند هر چند تو زاری کنی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بی‌وفا یارا چنین تا کی جفا‌کاری کنی‌؟
نیست وقت آن که به یک خنده وفاداری کنی؟
هوش مصنوعی: ای دوست بی‌وفا، تا کی به من ظلم و ستم می‌کنی؟ آیا وقت آن نرسیده که با یک لبخند نشان وفاداری بدهی؟
این چه قسمت باشد ای بی‌رحم انصافی بده
بر من مسکین ستم با دیگران یاری کنی
هوش مصنوعی: ای بی‌رحم، مرا به چه حال و روزی دچار کرده‌ای! لطفا کمی انصاف به من بده. تو که به دیگران کمک می‌کنی، چرا من مسکین را فراموش کرده‌ای؟
با وجود مردم دیگر نمی‌دانم چرا
میل دائم جانب رندان بازاری کنی؟
هوش مصنوعی: با وجود افرادی که در اطرافم هستند، نمی‌دانم چرا همیشه تمایل داری به سمت آدم‌های عادی و ساده دل بروی.
وقت آن آمد که دستی بر دل زارم نهی
خون شد از دست تو دل تا چند خون‌خواری کنی
هوش مصنوعی: زمان آن فرا رسیده که دستی بر دل افسرده‌ام بگذاری. خون از دل من به خاطر تو ریخته است، تا کی می‌خواهی مرا به درد و عذاب بکشی؟
خانهٔ دل گر فرو ریزد ز یاد روی توست
سهل باشد هر عمارت کش تو سرداری کنی
هوش مصنوعی: اگر خانهٔ دل من برجاماند و خراب شود، این چیزی نیست، زیرا اگر تو بخواهی، می‌توانی هر بنای دیگری را دوباره بسازی.
شیون و زاری مکن محیی دگر کآن سنگ‌دل
جور افزون می‌کند هر چند تو زاری کنی
هوش مصنوعی: دیگر بی‌جهت ناله و زاری نکن، زیرا دل سنگی او با این کارها تغییر نمی‌کند. هر چقدر هم که تو گله‌گذاری کنی، او به بدی‌هایش ادامه می‌دهد.

حاشیه ها

1397/05/24 01:07
یاسین

در مصراع دوم بیت اول کلمه«یک» اضافی می‌باشد

1399/11/13 19:02
افسانه چراغی

کلا از مطالعه اشعار این شاعر، هنر شاعری و فنون ادبی استنباط نمی‌شود. در بیشتر ابیات غزلیاتش تکرار کلمه قافیه، سکته یا هجای اضافه که باعث به هم ریختن وزن می‌شود، کلمات ناهماهنگ در بیت‌ها و سبکی کلام و بار معنایی کم، دیده می‌شود. شعرها از استواری و معنای عمیق، خالی است.

1399/11/13 19:02
افسانه چراغی

مصرع دوم بیت اول این طور صحیح است: نیست وقت آن به یک خنده وفاداری کنی؟