شمارهٔ ۶۷ - جمال یار
ندارم گرچه آن دیده که بینم در جمال تو
نیام نومید چون عمرم گذشت اندر خیال تو
تو جنّت را به نیکان ده، منِ بد را به دوزخ بَر
که بس باشد مرا آنجا، تمنّای وصال تو
من دیوانه در دوزخ به زنجیر تو خوش باشم
اگر یکبار پرسی تو، که مجنون چیست حال تو
چو بوی عشق تو آید ز مغز استخوان من
نسوزاند مرا آتش، ز عشق آن جمال تو
تو شربتهای جنّت را، به ما تا کی دهی رضوان
نشد کم تشنگی ما را از این آب زلال تو
میارا روی حورعین که سرمستان آن حضرت
جمال حق همیبینند ز زلف و خط و خال تو
مگر پرده براندازی ز پیش چشم مشتاقان
وگرنه کی توان دیدن، جمال با کمال تو
به مالک گویم ای مالک، چنان الله خواهم گفت
که از الله من سوزد جهنم با سگال تو
جگرهای کباب ما نگردد تا ابد سیراب
مگر ساقی شود ما را، خدای ذوالجلال تو
بهدوزخ گر ز من پرسی، که چونی محیی در آتش
شوم من تا ابد مست و کنم رقص از سؤال تو
شمارهٔ ۶۶ - طلب آمرزش: نه چندانی گنهکارم که شرح آن توان دادنشمارهٔ ۶۸ - گر تو طلبی داری: گر تو طلبی داری ، بیداری شبها کو
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ندارم گرچه آن دیده که بینم در جمال تو
نیام نومید چون عمرم گذشت اندر خیال تو
هوش مصنوعی: هرچند از نظر مادی چیزی ندارم، اما دلیلی برای ناامیدی ندارم، زیرا وقتی به زیبایی تو میاندیشم، انگار زندگیام در خیال تو سپری میشود.
تو جنّت را به نیکان ده، منِ بد را به دوزخ بَر
که بس باشد مرا آنجا، تمنّای وصال تو
هوش مصنوعی: به بهشت را به افراد نیک بده و منِ بد را به دوزخ ببر، چرا که برای من همین که در آنجا باشم و آرزوی وصال تو را داشته باشم، کافی است.
من دیوانه در دوزخ به زنجیر تو خوش باشم
اگر یکبار پرسی تو، که مجنون چیست حال تو
هوش مصنوعی: من در دوزخ و در زنجیر تو خوشحال هستم، اگر فقط یک بار بپرسی که حال مجنون چگونه است.
چو بوی عشق تو آید ز مغز استخوان من
نسوزاند مرا آتش، ز عشق آن جمال تو
هوش مصنوعی: وقتی عطر عشق تو به من برسد، آتش عشق آن زیبایی تو نمیتواند به من آسیبی برساند؛ چون این عشق در عمق وجود من ریشه دارد.
تو شربتهای جنّت را، به ما تا کی دهی رضوان
نشد کم تشنگی ما را از این آب زلال تو
هوش مصنوعی: ای خدا، تا کی شربتهای بهشت را به ما خواهی داد؟ در حالی که رضوان هنوز به وسعت تشنگی ما از این آب پاک افزوده نشده است.
میارا روی حورعین که سرمستان آن حضرت
جمال حق همیبینند ز زلف و خط و خال تو
هوش مصنوعی: به نزدیکی حورعین نرو، زیرا مستهای آن حضرت جمال حق را از زلف و خط و خال تو مینگرند.
مگر پرده براندازی ز پیش چشم مشتاقان
وگرنه کی توان دیدن، جمال با کمال تو
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که پرده را از جلوی چشم عاشقان کنار بزنی؟ وگرنه چه کسی میتواند جمال و زیبایی کامل تو را ببیند؟
به مالک گویم ای مالک، چنان الله خواهم گفت
که از الله من سوزد جهنم با سگال تو
هوش مصنوعی: به مالک میگویم: ای مالک، آنچنان که خداوند میخواهم بگویم که اگر خداوند بخواهد، جهنم با تو به شدت عذاب میشود.
جگرهای کباب ما نگردد تا ابد سیراب
مگر ساقی شود ما را، خدای ذوالجلال تو
هوش مصنوعی: حسرت و نیاز ما هیچگاه برطرف نخواهد شد، مگر اینکه شما، ای خداوند بزرگ و بخشنده، به ما شراب و خوشی ببخشی.
بهدوزخ گر ز من پرسی، که چونی محیی در آتش
شوم من تا ابد مست و کنم رقص از سؤال تو
هوش مصنوعی: اگر از من بپرسی که حال من چگونه است، میگویم که در آتش جهنم قرار دارم و تا ابد مست و شاداب خواهم بود و به خاطر سوال تو به رقص در میآیم.
حاشیه ها
1400/02/22 13:04
رسول
با سلام و احترام
در بیت چهارم بجای آنکه بسوزاند نوشته شود اشتباها نسوزاند نوشته شده است هم در کتاب ایشان و هم از نظر معنا و بسوزاند صحیح تر است

عبدالقادر گیلانی