گنجور

شمارهٔ ۵۷ - قلعه روحانیان

بازکشم لشکر وتا به فلک بر روم
قلعه روحانیان گیرم و برتر روم
من ملک مقبلم لیک در این منزلم
صفدر و بس پردلم جانب لشکر روم
هر نفسی از علا میرسدم این صلا
وارهم وزین بلا بر در دلبر روم
پیرخرابات جان گر کشدم مو کشان
بنده کجائی بیا ، پیش شه از سر روم
قبله حاجات دل کوی خرابات ما
وقت مناجات دل محیی بر آن در روم

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بازکشم لشکر وتا به فلک بر روم
قلعه روحانیان گیرم و برتر روم
هوش مصنوعی: من سپاهی را به حرکت در می‌آورم و تا آسمان پیش می‌روم، قلعه‌ی روحانیان را تصرف می‌کنم و برتری را به دست می‌آورم.
من ملک مقبلم لیک در این منزلم
صفدر و بس پردلم جانب لشکر روم
هوش مصنوعی: من در خانه‌ام احساس خستگی و بی‌تابی می‌کنم، مانند کسی که در رنج و سختی به سر می‌برد. در حالی که مکان من به‌نظر پادشاهانه می‌آید، اما در دل خود به لشکر روم می‌اندیشم و تلاطم و اضطراب دارم.
هر نفسی از علا میرسدم این صلا
وارهم وزین بلا بر در دلبر روم
هوش مصنوعی: هر لحظه که به یاد او می‌افتم، حس می‌کنم که صدای او به من می‌رسد و از این درد و رنج، به سوی معشوقم می‌روم.
پیرخرابات جان گر کشدم مو کشان
بنده کجائی بیا ، پیش شه از سر روم
هوش مصنوعی: اگر کسی از پیر خمارخانه جانم را بگیرد و من موهایم را به نشانه تسلیم بیفشانم، تو کجایی؟ بیا، با من پیش پادشاه برویم و از ابتدا شروع کنیم.
قبله حاجات دل کوی خرابات ما
وقت مناجات دل محیی بر آن در روم
هوش مصنوعی: در لحظات دعا و درخواست از خدا، دل من به سوی کوچه‌ای در خرابات (محل فساد) می‌گرود که آنجا محیی (زندگی‌بخش) است و من به آن در می‌روم.