گنجور

شمارهٔ ۳۲ - دل مجروح

ای ذکر تو را در دل‌، هر دم اثری دیگر
وای از تو به ملک جان دارم خبری دیگر
از تیر ملامت‌ها داریم دلِ مجروح
جز لطف تو ما را نیست والله سری دیگر
سلطان جمال تو تا جلوه دهد خود را
برساخته از هر دل‌‌، آیینه گری دیگر
در معرکه محشر آهی نزند عاشق
هردم اگرش سوی تو در مقری دیگر
زان می که به او دادی در روز الست ای دوست
لطفی کن و ما را ده جامی‌، قَدَری دیگر
در خدمت حق گر تو مردانه کمر بندی
بخشد به تو هر لحظه تاج و کمری دیگر
درخانهٔ بی‌روزن یعنی لَحَدِ تاریک
بر جانِ تو خواهد تافت شمس و قمری دیگر
یا‌رب تو به مشتی خاک از بس که نظر داری
پیدا شده هر لحظه صاحب‌نظر‌ی دیگر
عیش تن و جان و دل از رهگذر عشقت
عشرت نتوان کردن از رهگذر‌ی دیگر
بردوخت دل و دیده از دیدن غیر حق
نبود دلِ مجنون را جز این هنر‌ی دیگر
هرکس که درِحق زد رو از همه درها تافت
زان در نتوان رفتن هرگز به دری دیگر
در آیینه دل دید محیی رخ یار و گفت
ای ذکر تو را در دل هر دم اثری دیگر

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای ذکر تو را در دل‌، هر دم اثری دیگر
وای از تو به ملک جان دارم خبری دیگر
هوش مصنوعی: هر زمان که نام تو را در دل ذکر می‌کنم، احساسی تازه و متفاوت در من به وجود می‌آید و از تو در وجودم نشانه‌ای دیگر دارم.
از تیر ملامت‌ها داریم دلِ مجروح
جز لطف تو ما را نیست والله سری دیگر
هوش مصنوعی: ما از سرزنش‌ها زخمی شده‌ایم و جز محبت تو امید دیگری نداریم، به خدا قسم که دل‌مان به غیر از تو به کسی دیگر نمی‌چرخد.
سلطان جمال تو تا جلوه دهد خود را
برساخته از هر دل‌‌، آیینه گری دیگر
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی تو خود را نشان می‌دهد، می‌توان گفت که هر دل مانند آینه‌ای دیگر تجلی و درخشانی از تو را به نمایش می‌گذارد.
در معرکه محشر آهی نزند عاشق
هردم اگرش سوی تو در مقری دیگر
هوش مصنوعی: در روز قیامت، عاشق هر لحظه نمی‌تواند به تو شکایت کند اگر تو در مکانی دیگر باشی.
زان می که به او دادی در روز الست ای دوست
لطفی کن و ما را ده جامی‌، قَدَری دیگر
هوش مصنوعی: از آن نوشیدنی که در روز الست به تو دادم، ای دوست، لطف کن و به ما جامی دیگر عطا کن.
در خدمت حق گر تو مردانه کمر بندی
بخشد به تو هر لحظه تاج و کمری دیگر
هوش مصنوعی: اگر با صداقت و قدرت در خدمت خدا باشی، او هر لحظه موفقیت و پاداشی جدید به تو عطا خواهد کرد.
درخانهٔ بی‌روزن یعنی لَحَدِ تاریک
بر جانِ تو خواهد تافت شمس و قمری دیگر
هوش مصنوعی: در خانه‌ای که هیچ روزنی ندارد، مانند قبر تاریک است و نور خورشید و ماه دیگر بر جان تو نمی‌تابد.
یا‌رب تو به مشتی خاک از بس که نظر داری
پیدا شده هر لحظه صاحب‌نظر‌ی دیگر
هوش مصنوعی: خداوند، تو آنچنان به خاک توجه و نظر داری که هر لحظه یک انسان صاحب‌نظر جدید از آن به وجود می‌آید.
عیش تن و جان و دل از رهگذر عشقت
عشرت نتوان کردن از رهگذر‌ی دیگر
هوش مصنوعی: زندگی و خوشی‌های جسم و روح فقط از طریق عشق تو ممکن است، و نمی‌توان به راهی غیر از آن برای رسیدن به خوشبختی دست یافت.
بردوخت دل و دیده از دیدن غیر حق
نبود دلِ مجنون را جز این هنر‌ی دیگر
هوش مصنوعی: دل و چشم مجنون فقط برای دیدن حق (خدا) بود و هیچ هنری غیر از این در دل او وجود نداشت.
هرکس که درِحق زد رو از همه درها تافت
زان در نتوان رفتن هرگز به دری دیگر
هوش مصنوعی: هر کسی که به حقیقت واقعی دست پیدا کند، از همه درها و فرصت‌های دیگر متمایز می‌شود و از آن در، هرگز نخواهد توانست به در یا مسیر دیگری برود.
در آیینه دل دید محیی رخ یار و گفت
ای ذکر تو را در دل هر دم اثری دیگر
هوش مصنوعی: در دل خود، چهره معشوق را در آینه مشاهده کرد و گفت: هر لحظه یاد تو در دل من تأثیر جدیدی دارد.

حاشیه ها

1397/05/09 18:08
nariman

به نظر می رسد که در مصرع دوم بیت دوم 'سپری' خوانش صحیح باشد.