گنجور

شمارهٔ ۲۴ - سرمست صبغت الله

وقت مستی بلبلان آمد
گوییا گل به بوستان آمد
بلبل آنجا خموش و حاضر باش
بشنو این سِر که در میان آمد
مجلسِ عاشقانِ مستِ خدا
سرخوش آنجا نمی‌توان آمد
عاشق رنگ و بویی ای بلبل
پای گل جای تو از آن آمد
ما که سرمست صبغت اللّهیم
جای ما باغ لامکان آمد
چشم تو بر گل جهان و مرا
دیده بر خالق جهان آمد
رو بازاری و به آزاری
جای بازاریان دکان آمد
باش تا من بنالم ای بلبل
کاین همه خلق در فغان آمد
دم مزن پیش ما که ناله تواست
ناله‌ای گر سر زبان آمد
ناله ما شنو که بر در دوست
کاو بسوز از میان جان آمد
عاشقان در جهان نمی‌گنجند
این قفس چون ترا مکان آمد
عشق تو با گل است روزی چند
عشق ما عشق جاودان آمد
خانه آب و گل به خود زاری
این روش راه نازکان آمد
محیی آثار قدرت حق دید
چون بهار آمد و خزان آمد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وقت مستی بلبلان آمد
گوییا گل به بوستان آمد
هوش مصنوعی: زمان شادی و شور و نشاط بلبلان فرا رسیده است، گویی گل به باغ آمده و بوی خوش آن فضا را پر کرده است.
بلبل آنجا خموش و حاضر باش
بشنو این سِر که در میان آمد
هوش مصنوعی: بلبل در آنجا ساکت و آماده است، گوش کن به این راز که اکنون فاش شد.
مجلسِ عاشقانِ مستِ خدا
سرخوش آنجا نمی‌توان آمد
هوش مصنوعی: جای جمع عاشقان که به نوشیدن محبت خدا غرق در شادی‌اند، برای هر کسی قابل دسترسی نیست.
عاشق رنگ و بویی ای بلبل
پای گل جای تو از آن آمد
هوش مصنوعی: ای بلبل، عاشق رنگ و بوی زیبایی، به خاطر تو در کنار گل نشستم.
ما که سرمست صبغت اللّهیم
جای ما باغ لامکان آمد
هوش مصنوعی: ما که از رنگ و جلوه‌ی خدا به شادی و سرور آمده‌ایم، جایی برای ما جز باغی بی‌مکان و فراتر از زمان و مکان نیست.
چشم تو بر گل جهان و مرا
دیده بر خالق جهان آمد
هوش مصنوعی: چشمان تو به زیبایی‌های دنیا دوخته شده و من فقط به خالق این زیبایی‌ها نگاه می‌کنم.
رو بازاری و به آزاری
جای بازاریان دکان آمد
هوش مصنوعی: شما به بازار آمده‌اید و در بین کسبه، در محلی که مخصوص آن‌هاست، حضور دارید.
باش تا من بنالم ای بلبل
کاین همه خلق در فغان آمد
هوش مصنوعی: باش تا من بگویم ای بلبل، که این همه مردم در عذاب و ناامیدی هستند.
دم مزن پیش ما که ناله تواست
ناله‌ای گر سر زبان آمد
هوش مصنوعی: سکوت کن، زیرا اگر حرفی بزنی، فقط صدای ناله تو را خواهی شنید.
ناله ما شنو که بر در دوست
کاو بسوز از میان جان آمد
هوش مصنوعی: صدای ناله ما را بشنو که در کنار دوست به گونه‌ای می‌سوزم که جان از وجودم خارج می‌شود.
عاشقان در جهان نمی‌گنجند
این قفس چون ترا مکان آمد
هوش مصنوعی: عاشقان در این دنیا نمی‌توانند در این قفس محدود شوند؛ چرا که تو برای آنها جایی هستی.
عشق تو با گل است روزی چند
عشق ما عشق جاودان آمد
هوش مصنوعی: عشق تو مانند گل است که روزی چند شکوفا می‌شود، اما عشق ما عشق ابدی و پایدار است.
خانه آب و گل به خود زاری
این روش راه نازکان آمد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وجود انسان که از آب و گل ساخته شده، در واقع بیش از آنچه که به نظر می‌رسد، به ناز و لطافت و احساسات ظریف وابسته است. در واقع، این اشاره به زیبایی و حساسیت درونی انسان دارد و نشان می‌دهد که دست‌کم در ظاهر، انسان‌ها ممکن است زود آسیب‌پذیر و دل‌نازک باشند.
محیی آثار قدرت حق دید
چون بهار آمد و خزان آمد
هوش مصنوعی: آثاری از قدرت خداوند را مشاهده کرد، همانند تغییرات فصلی که بهار و پاییز را به نمایش می‌گذارد.