گنجور

شمارهٔ ۱۶ - آه از آن ساعت

یا رب آن ساعت که خلق از ما نیارد هیچ یاد
رحمت خود کن قرین ما الی یوم التّناد
نامه نیکان شده برطاعت آیا چون کنم
نامه های ما بدان چیزی ندارد جزسواد
اینچنین کالای پرعیبی که گردد روز ماست
گرنبودش روز بازارش بنامت جز کساد
عید شد عیدی به رحمت ده خداوندا به ما
ورتو ندهی ازکه جویند بندگان نامراد
ردمکن یا رب تو ما را چون به بازار الست
عیبهای ما همه دیدی وکردی نامراد
شب رسن در گردن اندازم بگریم زار زار
از غم عمر عزیز خود که بر دادم به باد
این زمان از بس که بی او زندگانی می کنم
وقت مردن جان نمی دانیم چون خواهیم داد
آه از آن ساعت که عزرائیل قصد جان کند
جان شیرین را بباید داد ولب نتوان گشاد
تا دم آخر چه خواهد کرد با ما آه ،آه
ای خوشا وقت کسی کز مادرش هرگز نزاد
نامه می خوانند و می گویند کرام الکاتبین
درجمیع عمر این بنده نیاورد خوف یاد
پیش تابوتم منادی کن بگو این بنده ای است
کو گنه بسیار کرده برخدا کرد اعتماد
یا رب آن کس را بیامرزی که بعد از مرگ ما
روح ما را او به تکبیری کند گهگاه یاد
گربخاکم بگذری یا بگذرم بر خاطرت
این دعا می کن که یا رب گور او پر نور باد
رحم خواهد کرد بر من خواهد آمرزیدنم
روی زرد خود چو بر خاک لحد خواهم نهاد
محیی گرچه بس بدی کرده ندارد نیکوئی
لیک میدارد به جان درحق نیکان اعتماد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یا رب آن ساعت که خلق از ما نیارد هیچ یاد
رحمت خود کن قرین ما الی یوم التّناد
هوش مصنوعی: ای پروردگارا، زمانی که هیچ‌کس یاد ما را نکند و فراموش‌مان کند، رحمتت را همیشه همراه ما قرار ده تا روزی که همه در محضر تو گرد هم می‌آیند.
نامه نیکان شده برطاعت آیا چون کنم
نامه های ما بدان چیزی ندارد جزسواد
هوش مصنوعی: آیا می‌توانم از نامه نیکان و درستکاران پیروی کنم، در حالی که نوشته‌های ما تنها حاوی نوشته‌های معمولی است و ارزشی ندارد؟
اینچنین کالای پرعیبی که گردد روز ماست
گرنبودش روز بازارش بنامت جز کساد
هوش مصنوعی: این کالا با تمام ایرادهایش روزی در دست ماست، اما اگر روز بازار آن نباشد، هیچ کس خریداری برای آن نخواهد بود.
عید شد عیدی به رحمت ده خداوندا به ما
ورتو ندهی ازکه جویند بندگان نامراد
هوش مصنوعی: عید شده و ما از خداوند می‌خواهیم که رحمتش را به ما عطا کند. ای خدای مهربان، اگر به ما نعمتی نمی‌دهی، بندگان ناامید چه کسی را جستجو کنند؟
ردمکن یا رب تو ما را چون به بازار الست
عیبهای ما همه دیدی وکردی نامراد
هوش مصنوعی: ای خدا، ما را رها نکن، چرا که در آن روز بزرگ به خوبی عیب‌های ما را دیدی و هنوز ما را به حال خود گذاشتی.
شب رسن در گردن اندازم بگریم زار زار
از غم عمر عزیز خود که بر دادم به باد
هوش مصنوعی: در شب، داری حسی عمیق از اندوه و ناامیدی، به اندازه‌ای که می‌خواهی خود را به باد بسپاری، زیرا عمر گرانبهای خود را بی‌دلیل از دست داده‌ای و این موضوع تو را به گریه وا می‌دارد.
این زمان از بس که بی او زندگانی می کنم
وقت مردن جان نمی دانیم چون خواهیم داد
هوش مصنوعی: در این زمان که به خاطر دوری از او زندگی می‌کنم، وقتی به مرگ نزدیک می‌شوم نمی‌دانم چگونه باید جان خود را تسلیم کنم.
آه از آن ساعت که عزرائیل قصد جان کند
جان شیرین را بباید داد ولب نتوان گشاد
هوش مصنوعی: از آن لحظه‌ای که فرشته مرگ تصمیم بگیرد جان انسان را بگیرد، دیگر هیچ چاره‌ای نخواهد بود و باید جان عزیز را تسلیم کرد، هرچند که نتوان هیچ سخنی گفت.
تا دم آخر چه خواهد کرد با ما آه ،آه
ای خوشا وقت کسی کز مادرش هرگز نزاد
هوش مصنوعی: تا لحظه‌ی آخر چه بر سر ما خواهد آمد، آه! خوشا به حال کسی که هرگز از مادرش به دنیا نیامده است.
نامه می خوانند و می گویند کرام الکاتبین
درجمیع عمر این بنده نیاورد خوف یاد
هوش مصنوعی: نامه می‌خوانند و می‌گویند که فرشتگان نویسنده در تمام عمر این بنده، هیچ خطری از یاد خدا را ثبت نکرده‌اند.
پیش تابوتم منادی کن بگو این بنده ای است
کو گنه بسیار کرده برخدا کرد اعتماد
هوش مصنوعی: قبل از تابوت من، پیام‌آوری کن و بگو که این بنده، گناهان زیادی کرده است و به خداوند اعتماد داشته است.
یا رب آن کس را بیامرزی که بعد از مرگ ما
روح ما را او به تکبیری کند گهگاه یاد
هوش مصنوعی: ای خدا، بگذار آن کسی را که بعد از مرگ ما به یاد ما می‌افتد و با دعایی بلند روح ما را یاد می‌کند، ببخشی.
گربخاکم بگذری یا بگذرم بر خاطرت
این دعا می کن که یا رب گور او پر نور باد
هوش مصنوعی: اگر روزی از کنار مزارم بگذری یا من به یاد تو بیفتم، دعا کن که ای پروردگار، قبر او پر نور باشد.
رحم خواهد کرد بر من خواهد آمرزیدنم
روی زرد خود چو بر خاک لحد خواهم نهاد
هوش مصنوعی: او بر من رحم خواهد کرد و مرا خواهد بخشید، همان‌طور که وقتی که بر خاک قبرم می‌خوابم، چهره‌ام زرد و بی‌روح خواهد بود.
محیی گرچه بس بدی کرده ندارد نیکوئی
لیک میدارد به جان درحق نیکان اعتماد
هوش مصنوعی: محیی با اینکه کارهای بد زیادی انجام داده، اما به خاطر نیکی‌هایی که وجود دارد، هنوز به نیکان ایمان و اعتماد دارد.