گنجور

شمارهٔ ۴

بیا چو غنچهٔ تر، خیمه زن برابر گل
شراب لاله‌صفت خور، به بوی ساغر گل
ورق ورق، گل ازان شد، که تا فرو خوانی
نشاط نامه ی می خوارگان زدفتر گل
به هر کجا که کنون عاشقی است نالنده
چو بلبلانش بینی نشسته دربر گل
زر گل از پی آن، بیشتر به باد شود
که هست جمع زباد هوا، همه زرگل
لباس پاره ی شادی توان رفو کردن
زجیب پاره ی صبح و، زدامن ترگل
سپیده دم زطرب چاک کرد حله خویش
که باقی است شراب شبانه در سر گل

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا چو غنچهٔ تر، خیمه زن برابر گل
شراب لاله‌صفت خور، به بوی ساغر گل
هوش مصنوعی: بیایید مانند غنچه‌ای تازه، با شوق و نشاط به محفل گل‌ها بپیوندیم و از بوی خوش شراب لاله لذت ببریم.
ورق ورق، گل ازان شد، که تا فرو خوانی
نشاط نامه ی می خوارگان زدفتر گل
هوش مصنوعی: هر صفحه از این دفتر را که ورق بزنی، گلی از آن برمی‌خیزد. این گلاب از آن روست که وقتی نامه‌های شاداب می‌نوشندگان شراب را می‌خوانی، بوی گل به مشامت می‌رسد.
به هر کجا که کنون عاشقی است نالنده
چو بلبلانش بینی نشسته دربر گل
هوش مصنوعی: هرجا که عاشقان حضور دارند، می‌توانی آنها را مانند بلبلان ببینی که در کنار گل‌ها نشسته و ناله می‌کنند.
زر گل از پی آن، بیشتر به باد شود
که هست جمع زباد هوا، همه زرگل
هوش مصنوعی: طلای ناب از باد و طوفان آسیب می‌بیند و به همین دلیل، هر چه بیشتر در معرض خطر باشد، بیشتر در معرض آسیب قرار می‌گیرد؛ زیرا همه زرق و برق آن تحت تأثیر ناملایمات هوایی قرار دارد.
لباس پاره ی شادی توان رفو کردن
زجیب پاره ی صبح و، زدامن ترگل
هوش مصنوعی: لباس پاره شده‌ی خوشحالی را می‌توان با زبانه‌ی صبح و گل‌های تازه تعمیر کرد.
سپیده دم زطرب چاک کرد حله خویش
که باقی است شراب شبانه در سر گل
هوش مصنوعی: سپیده دم با خوشحالی پیراهن خود را چاک کرد، زیرا هنوز آثار شراب شبانه در گل سرش باقی مانده است.