گنجور

شمارهٔ ۲

کسی کاو عقل دور اندیش دارد
همیشه می به نزد خویش دارد
بجز خون رزان مرهم نجوید
کسی کاو دل زگردون ریش دارد
سرمن، خاک آن، کاین راه ورزد
دلم قربان آن، کاین کیش دارد
حدیث عقل کمترگو، که از عقل
حدیث باده، لذت بیش دارد
در این کژدم صفت طاس نگون سر
که در هر دل، زغم صد نیش دارد
بود سودای فاسد، گرکسی را
غم عقل صلاح اندیش دارد
سبک باید که مردم کار راند
که روزی بس گران در پیش دارد
زتو گر زشت و گر خوبت سرشتند
همان آید که دی برتو نوشتند
نباتی چو خط تو بستان ندارد
مذاق لبت شکرستان ندارد
همه«آنی»و ملک خوبی تو داری
تو این داری و جز تو، کس«آن»ندارد
چو گردون نیی، زانکه کین تو پیدا
چو روز است و، او مهر پنهان ندارد
خضر همچو خضرای دمنه بود خوار
اگر از لبت آب حیوان ندارد
بران آب حیوانت، شوق سکندر
چو ظلمات زلف تو، پایان ندارد
چو دل، جانت ندهم، که حاجت نداری
که تو جان محضی و، جان، جان ندارد
چو خاموش باشی، برد ظن همه کس
که دندان چون گوهرت، کان ندارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کسی کاو عقل دور اندیش دارد
همیشه می به نزد خویش دارد
هوش مصنوعی: کسی که عقل و اندیشه‌ی عمیق دارد، همیشه در کنار خود نوشیدنی دارد.
بجز خون رزان مرهم نجوید
کسی کاو دل زگردون ریش دارد
هوش مصنوعی: فقط کسی که دلش از درد و رنج زمانه آسیب دیده است، می‌تواند در جستجوی درمانی باشد. دیگران به دنبال مرهمی نیستند.
سرمن، خاک آن، کاین راه ورزد
دلم قربان آن، کاین کیش دارد
هوش مصنوعی: سر من در خاک اوست؛ چون دلم به این راه می‌افتد. جانم فدای اوست، زیرا که این مذهب را دارد.
حدیث عقل کمترگو، که از عقل
حدیث باده، لذت بیش دارد
هوش مصنوعی: بیشتر در مورد نگذار و کمتر از عقل صحبت کن، زیرا داستان‌های مربوط به باده و لذت، جذاب‌تر و شیرین‌تر از گفتگوهای عقلانی هستند.
در این کژدم صفت طاس نگون سر
که در هر دل، زغم صد نیش دارد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در میان افرادی که با ویژگی‌های منفی و بد طینت به دنیا آمده‌اند، کسی وجود دارد که با وجود ظاهر آرامش، در دل خود درد و رنج زیادی دارد و مانند کژدم نیش‌های متعددی برای زخم زدن به دیگران دارد. در واقع، این بیت به تأثیرات منفی و آسیب‌های عاطفی اشاره می‌کند که ممکن است از یک فرد به دیگران منتقل شود.
بود سودای فاسد، گرکسی را
غم عقل صلاح اندیش دارد
هوش مصنوعی: اگر کسی اندیشه‌ای درست و معقول داشته باشد، دیگر نیازی به افکار نادرست و فاسد نخواهد داشت.
سبک باید که مردم کار راند
که روزی بس گران در پیش دارد
هوش مصنوعی: انسان باید با احتیاط و سبکی عمل کند؛ زیرا روزی پرمشغله و چالش‌برانگیزی در انتظار اوست.
زتو گر زشت و گر خوبت سرشتند
همان آید که دی برتو نوشتند
هوش مصنوعی: هرچند تو را به نیکی یا بدی توصیف کنند، در نهایت آنچه برای تو مقدر شده است، همان اتفاق خواهد افتاد که قبلاً برایت نوشته شده است.
نباتی چو خط تو بستان ندارد
مذاق لبت شکرستان ندارد
هوش مصنوعی: هیچ گیاهی نمی‌تواند زیبایی خط تو را داشته باشد و هیچ چیزی نمی‌تواند شیرینی لب‌های تو را بیافریند.
همه«آنی»و ملک خوبی تو داری
تو این داری و جز تو، کس«آن»ندارد
هوش مصنوعی: همه در حالتی هستند که موجودیت لحظه‌ای دارند، اما زیبایی و خوبی تو منحصر به فرد است و هیچ کس دیگری مانند تو چنین زیبایی ندارد.
چو گردون نیی، زانکه کین تو پیدا
چو روز است و، او مهر پنهان ندارد
هوش مصنوعی: اگر تو مانند آسمان نباشی، می‌توانی بر این موضوع پی ببری که دشمنی‌ات مانند روز روشن است و او همیشه محبت و مهربانی‌اش پنهان نیست.
خضر همچو خضرای دمنه بود خوار
اگر از لبت آب حیوان ندارد
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند خضر، که نماد زندگی و جاودانگی است، در دمنه بیفتد و نتواند از لب تو آب حیات بنوشد، برای او بی‌ارزش و خوار خواهد شد.
بران آب حیوانت، شوق سکندر
چو ظلمات زلف تو، پایان ندارد
هوش مصنوعی: آب و حیواناتت را در نظر بگیر، شوق و آرزوی سکندر (پادشاه بزرگ) مانند تاریکی‌های زلف تو، هرگز به پایان نمی‌رسد.
چو دل، جانت ندهم، که حاجت نداری
که تو جان محضی و، جان، جان ندارد
هوش مصنوعی: اگر دل را به تو ندهیم، نیازی به آن نداری؛ زیرا تو خود جانِ خالصی هستی و جان به تنهایی هیچ ارزشی ندارد.
چو خاموش باشی، برد ظن همه کس
که دندان چون گوهرت، کان ندارد
هوش مصنوعی: وقتی ساکت و بی‌صدا باشی، همه تصور می‌کنند که دندان‌های تو به زیبایی و ارزشی مثل گوهر نمی‌رسد.