گنجور

شمارهٔ ۳۳

از چاک دلم خنده غم‌آلود برآید
آری، که ز ماتم‌کده خشنود برآید؟
من صبح و تو خورشید چو خواهی که نمانم
نزدیکتر آ، تا نفسم زود برآید
نقش قدم ناقه بود کوکب مسعود
آن را که درین بادیه مقصود برآید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: امیرحسین موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از چاک دلم خنده غم‌آلود برآید
آری، که ز ماتم‌کده خشنود برآید؟
هوش مصنوعی: از قلبم خنده‌ای با طعم غم به وجود می‌آید، درست است، چون از محلی که پر از اندوه است، کسی راضی به نظر می‌رسد؟
من صبح و تو خورشید چو خواهی که نمانم
نزدیکتر آ، تا نفسم زود برآید
هوش مصنوعی: من مانند صبح هستم و تو مانند خورشید، اگر می‌خواهی که دور نشوم، نزدیک‌تر بیا، تا نفسم به سرعت بالا نیاید.
نقش قدم ناقه بود کوکب مسعود
آن را که درین بادیه مقصود برآید
هوش مصنوعی: پاهای شتر نقش و نگاری داشت همچون ستاره درخشان؛ کسی که در این بیابان به مقصدی برسد.