شمارهٔ ۱۳
منم که خون جگر، لالهزار باغ من است
جراحتی که ز مرهم فزوده داغ من است
به دست عشق چنان کردهام پی خود گم
که گم شود پی آن کس که در سراغ من است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: امیرحسین موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
منم که خون جگر، لالهزار باغ من است
جراحتی که ز مرهم فزوده داغ من است
هوش مصنوعی: من فردی هستم که درد و رنج بسیار کشیدهام، و همین دردها و جراحتها، شگفتی و زیبایی باغ زندگی من را رقم زده است. زخمهایی که بر دل دارم، به جای خوب شدن، بیشتر و عمیقتر شدهاند.
به دست عشق چنان کردهام پی خود گم
که گم شود پی آن کس که در سراغ من است
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، به قدری در خودم غرق شدهام و بیخبر از خودم میباشم که اگر کسی بخواهد به دنبال من بگردد، به راحتی گم میشود.