گنجور

شمارهٔ ۲۱ - تعریف چشمه ورناک

خَضِر سرچشمه ورناک جوید
که دست از چشمه حیوان بشوید
محیط از شرم ریگ آب ورناک
عرق از جبهه گوهر کند پاک
فرات از رشک نهرش کربلا شد
ز غیرت دجله را، نم توتیا شد
چه شد گر خضر را هم جرعه‌ای داد
رسد این چشمه دریا را به فریاد
ز فیضش ملک کشمیرست معمور
ازین سرچشمه بادا چشم بد دور
اگر ذوق بهار و سبزه داری
به جز کشمیر در خاطر نیاری

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: امیرحسین موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خَضِر سرچشمه ورناک جوید
که دست از چشمه حیوان بشوید
هوش مصنوعی: خضر به دنبال چشمه‌ای است که از آن آب زلال و تازه بگیرد و دستش را از چشمه حیات بزرگ بشوید.
محیط از شرم ریگ آب ورناک
عرق از جبهه گوهر کند پاک
هوش مصنوعی: محیط به خاطر شرمی که از آب و سنگ ریزه دارد، عرقی خالص از جبهه‌های ارزشمند می‌ریزد.
فرات از رشک نهرش کربلا شد
ز غیرت دجله را، نم توتیا شد
هوش مصنوعی: فرات به خاطر غیرت خود و حسادت به نهر کربلا به رنگ و حالتی خاص در آمد، و دجله نیز به واسطه این حسادت و هیجان به حالتی شبیه به نمک تبدیل شد.
چه شد گر خضر را هم جرعه‌ای داد
رسد این چشمه دریا را به فریاد
هوش مصنوعی: چه اشکالی دارد اگر خضر هم یک جرعه از این چشمه بنوشد؟ این چشمه می‌تواند صدای دریا را به گوشش برساند و او را کمک کند.
ز فیضش ملک کشمیرست معمور
ازین سرچشمه بادا چشم بد دور
هوش مصنوعی: از برکت او، سرزمین کشمیر آباد است و باعث این اتفاق، این منبع است. بنابراین، چشم بد از آن دور باشد.
اگر ذوق بهار و سبزه داری
به جز کشمیر در خاطر نیاری
هوش مصنوعی: اگر از زیبایی بهار و سبزه لذت می‌بری، جز از کشمیر به هیچ‌جا فکر نکن.