گنجور

شمارهٔ ۲۰ - تعریف باغ آصف‌آباد

چو آمد سوی باغ آصف‌آباد
سلیمان ملک خود را رونما داد
به آبش، آب زمزم چون ستیزد؟
که این از چشمه، آن از چاه خیزد
قرین می‌گشت با این چشمه، زمزم
اگر می‌بود در کشمیر، آن هم
نمی‌باشد گواراتر ازین آب
نوشته خضر، صد محضر درین باب
به صافی، صاف‌تر از ماه بی‌میغ
گرو برده به سردی از دم تیغ
به دل فیض روانی می‌چشاند
که در صافی به شعر صاف ماند
زند چون چشمه جوش از سردی آب
نماند بر فلک خورشید را تاب
ز آشامیدن این رشک کوثر
بود هر گام، خضرآباد دیگر
ز مشرق تا به مغرب گر شتابی
چنین سرچشمه‌ای، دیگر نیابی
بود سرچشمه تسنیم و کوثر
ز فیض باغ رضوان تازه و تر
همین آب است آب زندگانی
برو از خضر بشنو گر ندانی
درین چشمه نماید عکس زنگی
چو در آیینه‌ها عکس فرنگی
بود بر خاک حیف این رشک زمزم
به روی سبزه می‌زید چو شبنم
شبم روشن بود زین چشمه آب
به بر گو تیرگی را گرد مهتاب
ز شوقش چشمه‌سار کوه الوند
رساند اشک حسرت تا دماوند
ز شرمش آب حیوان را جبین تر
دهد باج گواراییش، کوثر
بود برّنده‌تر از آب شمشیر
مخور این آب تا از نان شوی سیر
نباشد هیچ‌کس بی‌بهره زین آب
بیا گو سلسبیل و فیض دریاب
بود برّندگی سر خیل فوجش
بر این برهان قاطع تیغ موجش

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: امیرحسین موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو آمد سوی باغ آصف‌آباد
سلیمان ملک خود را رونما داد
هوش مصنوعی: سلیمان به سمت باغ آصف‌آباد رفت و پادشاهی‌اش را به نمایش گذاشت.
به آبش، آب زمزم چون ستیزد؟
که این از چشمه، آن از چاه خیزد
هوش مصنوعی: آب زمزم چطور می‌تواند با آب سرچشمه‌ای که از چاه می‌جوشد، مقایسه شود؟ یکی از این دو، از جایی مقدس و با ارزشی می‌آید در حالی که دیگری از یک چاه ساده است.
قرین می‌گشت با این چشمه، زمزم
اگر می‌بود در کشمیر، آن هم
هوش مصنوعی: اگر در کشمیر چشمه‌ای به نام زمزم وجود داشت، زیبایی و شادی آن چشمه همپای این چشمه می‌بود.
نمی‌باشد گواراتر ازین آب
نوشته خضر، صد محضر درین باب
هوش مصنوعی: هیچ چیزی گواراتر از این آب نیست که خضر نوشته است، و در این مورد صدها متن و محضر وجود دارد.
به صافی، صاف‌تر از ماه بی‌میغ
گرو برده به سردی از دم تیغ
هوش مصنوعی: شخصی به تقوا و صفایی دست یافته که نسبت به همه چیز روشن‌تر و خالص‌تر است. او به لطف سرنوشت و با کمک قضا و قدر، در برابر سختی‌ها و چالش‌ها قوی و مقاوم شده است.
به دل فیض روانی می‌چشاند
که در صافی به شعر صاف ماند
هوش مصنوعی: دل را به حالتی می‌کشاند که مانند آب زلال و شفاف در شعر باقی می‌ماند.
زند چون چشمه جوش از سردی آب
نماند بر فلک خورشید را تاب
هوش مصنوعی: زندگی مانند چشمه‌ای است که از سردی آب نمی‌ماند و بر آسمان، تاب و درخشندگی خورشید را به همراه دارد.
ز آشامیدن این رشک کوثر
بود هر گام، خضرآباد دیگر
هوش مصنوعی: هر قدمی که برمی‌دارم از نوشیدن آبی است که حسادت به کوثر را به همراه دارد و این خضرآباد دیگری است.
ز مشرق تا به مغرب گر شتابی
چنین سرچشمه‌ای، دیگر نیابی
هوش مصنوعی: اگر از شرق تا غرب جهان به این سرعت ادامه دهی، هرگز چنین منبعی را نخواهی یافت.
بود سرچشمه تسنیم و کوثر
ز فیض باغ رضوان تازه و تر
هوش مصنوعی: منبع آب زلال و خوشگوار تسنیم و کوثر از نعمت‌های باغ رضوان بی‌نظیر و تازه است.
همین آب است آب زندگانی
برو از خضر بشنو گر ندانی
هوش مصنوعی: این آب، نماد حیات و زندگی است. اگر چیزی از آن نمی‌دانی، برو و از خضر (نماد حکمت و دانش) بیاموز.
درین چشمه نماید عکس زنگی
چو در آیینه‌ها عکس فرنگی
هوش مصنوعی: در این چشمه، تصویری از زنگی نمایان می‌شود، همان‌طور که در آینه‌ها تصویری از فرنگی به نمایش در می‌آید.
بود بر خاک حیف این رشک زمزم
به روی سبزه می‌زید چو شبنم
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و لطافت قطره‌های شبنم اشاره دارد که بر روی چمن می‌افتند و در عین حال به مقایسه آن با زلالی و پاکی آب زمزم، که آب مقدسی در مکه است، می‌پردازد. معنی این بیت این است که حضور این شبنم بر روی سبزه، شایسته و دلنشین است و نشان‌دهنده‌ی زیبایی‌ها و لطافت‌های طبیعت است.
شبم روشن بود زین چشمه آب
به بر گو تیرگی را گرد مهتاب
هوش مصنوعی: شب من به خاطر چشمه‌ی آبی که در آغوش دارم روشن بود، پس تیرگی را دور کن و نور ماه را بجو.
ز شوقش چشمه‌سار کوه الوند
رساند اشک حسرت تا دماوند
هوش مصنوعی: از عشق او، چشمه‌ساری که در کوه الوند قرار دارد، اشک‌های حسرت را به دماوند می‌رساند.
ز شرمش آب حیوان را جبین تر
دهد باج گواراییش، کوثر
هوش مصنوعی: از شرم آن محبوب، آب حیوان را هم سرشارتر می‌کند و با شیرینی‌اش، بخشش و نعمت‌هایش را به ما می‌دهد.
بود برّنده‌تر از آب شمشیر
مخور این آب تا از نان شوی سیر
هوش مصنوعی: آب به خودی خود نمی‌تواند برای تو خطرساز باشد، اما باید مراقب باشی که نگذاریکارهای دیگر تو را از هدف اصلی‌ات دور کند. تا زمانی که بر روی نان و خوراک اصلی‌ات تمرکز کنی، نیازی به نگرانی نداری.
نباشد هیچ‌کس بی‌بهره زین آب
بیا گو سلسبیل و فیض دریاب
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نباید از این آب تام و فیض بی‌نصیب باشد. بیایید به سراغ منابع و نعمت‌ها برویم و از آن‌ها بهره‌مند شویم.
بود برّندگی سر خیل فوجش
بر این برهان قاطع تیغ موجش
هوش مصنوعی: تیغی قاطع و تیز که در دست گروهی از سربازان است، همچون موجی خروشان در این میدان می‌تابد و بر سر آنان برتری و قدرت را نمایان می‌کند.