شمارهٔ ۶۴
بی تو شب تا روز چون شمعم به چشم تر گذشت
اشک دامانم گرفت و آتشم از سر گذشت
بر سر راهش ندارم لذتی از انتظار
یار پنداری که امروز از ره دیگر گذشت
آنکه مشکل بود عمری حالم از نادیدنش
دوش با من بود و بر من حال مشکلتر گذشت
شوق چون زور آورد اندیشه طاقت چه سود
دست و پا نتوان زدن جایی که آب از سر گذشت
بس که از چشمم گریزان است آن آب حیات
چون ز من بگذشت پنداری ز آتش برگذشت
الحذر از آه قدسی کامشب از درد فراق
تا به لب از سینه آهش بر سر نشتر گذشت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: امیرحسین موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بی تو شب تا روز چون شمعم به چشم تر گذشت
اشک دامانم گرفت و آتشم از سر گذشت
هوش مصنوعی: بدون تو شب و روز برایم مانند شمعی میگذرد که اشکهایم مانند گلی به دامنم چسبیده و آتش دلعذابی که دارم، بیوقفه شدت میگیرد.
بر سر راهش ندارم لذتی از انتظار
یار پنداری که امروز از ره دیگر گذشت
هوش مصنوعی: من در انتظار یارم هیچ لذتی نمیبرم، گویی امروز او از مسیر دیگری عبور کرد.
آنکه مشکل بود عمری حالم از نادیدنش
دوش با من بود و بر من حال مشکلتر گذشت
هوش مصنوعی: کسی که در زندگیام وجودش برایم مشکلآفرین بود، به مدت طولانی نبودنش را در کنار خودم احساس میکردم و این احساس کمبود برایم بسیار سخت و دشوار گذشت.
شوق چون زور آورد اندیشه طاقت چه سود
دست و پا نتوان زدن جایی که آب از سر گذشت
هوش مصنوعی: وقتی شوق و هیجان بر آدم غلبه کند، فکر کردن به مشکلات بی فایده است؛ زیرا در موقعیتی که کار از کار گذشته، دیگر نمیتوان کاری کرد و دست و پا زدن در آنجا هیچ فایدهای ندارد.
بس که از چشمم گریزان است آن آب حیات
چون ز من بگذشت پنداری ز آتش برگذشت
هوش مصنوعی: آب حیات که باعث زندگی و شادابی است، آنقدر از من دور و گریزان است که وقتی از کنارم میگذرد، احساس میکنم مانند شعله آتش از کنارم عبور کرده است.
الحذر از آه قدسی کامشب از درد فراق
تا به لب از سینه آهش بر سر نشتر گذشت
هوش مصنوعی: احتیاط کن از آه پر از درد و مقدس که امشب از شدت فراق به لبهایش رسیده و آتشین از سینهاش به شدت بیرون آمده است.
حاشیه ها
1398/10/20 19:01
ظاهرا غزلیات قدسی به لغت نامه متصل نیست.جهت اطلاع عرض شد