گنجور

شمارهٔ ۶۰

هرکه امشب می نمی‌نوشد به ما منسوب نیست
پارسا در حلقه مستان نشستن خوب نیست
در چنین فصلی که بلبل مست و گلشن پرگل است
گر همه پیمانه عمرست خالی خوب نیست
سرنوشتم را قضا از بس پریشان زد رقم
هرکه خواندش گفت مضمونی درین مکتوب نیست
کام‌جویان رشک بر حال زلیخا می‌برند
چشم ما جز در قفای گریه یعقوب نیست
در بیابان تمنا هر قدم دیوانه‌ایست
لیک مجنون تو بودن کار هر مجذوب نیست
ابتلای عشق را مپسند جز بر جان من
در بلا هر جورکش را طاقت ایوب نیست
نقش چشم خویش بر بال کبوتر می‌کشم
طالب دیدار را زین خوب‌تر مکتوب نیست
تا از دل خون پر بود مگذار خالی دیده را
شیشه تا پر مِی بود پیمانه خالی خوب نیست
از سر کوی تو قدسی سوی گلشن کی رود؟
جلوه سرو و سمن چون جلوه محبوب نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: امیرحسین موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرکه امشب می نمی‌نوشد به ما منسوب نیست
پارسا در حلقه مستان نشستن خوب نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که امشب شراب نمی‌نوشد، به ما ارتباطی ندارد. فرد پارسا و پرهیزکار نباید در جمع مستان و خوش‌گذران قرار گیرد.
در چنین فصلی که بلبل مست و گلشن پرگل است
گر همه پیمانه عمرست خالی خوب نیست
هوش مصنوعی: در این فصل که بلبل خوشحال و باغ پر از گل و زیبایی است، خوب نیست که زندگی فقط خالی از شادی و لذت باشد.
سرنوشتم را قضا از بس پریشان زد رقم
هرکه خواندش گفت مضمونی درین مکتوب نیست
هوش مصنوعی: سرنوشت مرا قضا و قدر به شکل پریشان و نامنظمی رقم زده است. هر کسی که این نوشته را بخواند، می‌گوید که در این متن هیچ مضمون و معنای روشنی وجود ندارد.
کام‌جویان رشک بر حال زلیخا می‌برند
چشم ما جز در قفای گریه یعقوب نیست
هوش مصنوعی: کسانی که به دنبال لذت هستند، به حال زلیخا حسد می‌ورزند، اما چشم ما تنها به دنبال نشانه‌هایی از اندوه یعقوب است.
در بیابان تمنا هر قدم دیوانه‌ایست
لیک مجنون تو بودن کار هر مجذوب نیست
هوش مصنوعی: در بیابان عشق، هر گام یک دیوانگی است، اما این که مجنون تو باشم، کار هر کسی نیست.
ابتلای عشق را مپسند جز بر جان من
در بلا هر جورکش را طاقت ایوب نیست
هوش مصنوعی: عشق را به سختی و درد آن نمی‌توان تحمل کرد، مگر اینکه این فشار تنها بر من وارد شود؛ هیچ‌کس جز من نمی‌تواند این آزمون را تحمل کند.
نقش چشم خویش بر بال کبوتر می‌کشم
طالب دیدار را زین خوب‌تر مکتوب نیست
هوش مصنوعی: من تصویری از چشمانم بر روی بال‌های کبوتر می‌زنم، چون برای کسی که مشتاق دیدار است، هیچ نوشته‌ای زیباتر از این نیست.
تا از دل خون پر بود مگذار خالی دیده را
شیشه تا پر مِی بود پیمانه خالی خوب نیست
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل مملو از غم و درد است، نباید چشم را خالی گذاشت. شیشه‌ای که پر از شراب باشد ارزش بیشتری دارد تا اینکه پیمانه‌ای خالی باشد.
از سر کوی تو قدسی سوی گلشن کی رود؟
جلوه سرو و سمن چون جلوه محبوب نیست
هوش مصنوعی: کسی که از دنیای تو و زیبایی‌های آن آگاه باشد، چگونه می‌تواند به باغ و گلستان دیگر بیندیشد؟ زیبایی‌های سرو و سمن در مقایسه با زیبایی محبوب تو قابل تصور نیست.

حاشیه ها

1398/01/26 11:03
م.د

در بیت 5 مصرع اول ،«قدم» صحیح است

1398/01/26 11:03
م.د

در مصرع اول بیت8، « تا ز دل» صحیح است.